تغییر زندگیتان با استفاده ازتکنیک تفکر مبتنی بر نقطه صفر
قدرت نقطه صفر: تغییر زندگیتان با استفاده ازتکنیک “تفکر مبتنی بر نقطه صفر”
آیا شما ناامیدید یا از زندگیتان ناراضی هستید؟ یا فقط میخواهید زندگیتان را به یک سطح کاملاً جدیدی وارد کنید؟ اولین گام برای تغییر زندگیتان این است که برای خود روشن کنید که دقیقاً چه چیزی را میخواهید. یک راه بسیار مؤثر برای انجام آن، بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر است. ایده پشت تفکر مبتنی بر نقطه صفر بسیار ساده است. تو از صفر شروع میکنی. بر روی یک تخته سنگ سفید کار میکنی. درست مثل زمانی که بچه بودی، شما از نو شروع میکنید.
با شروع از ابتدا، شما زندگیتان را از نو شروع میکنید. با پرسش در مورد هرچیزی شروع میکنید و معنی کردن همه چیز. این ایده در این نقطه از زندگی به معنی متعهد کردن خودتان به هرچیزی نیست. هدف صرفاً کسب درک بهتر درباره آنچه که واقعاً میخواهید است. زمانی که شما درباره شرایط فعلیتان نگران هستید انجام آن آسانتر است. تفکر مبتنی بر نقطه صفر قدرتمند است. چرا که دنیایی از امکانات را به روی شما میگشاید. که در غیراینصورت ممکن بود درنظر گرفته نشود. این ذهنمان را آزاد میکند. که بدون هیچ حسی از تعهد یا نگرانی از نتایج اعمال و تصمیمات گذشتهمان فکر کنیم.
در استدال غلط “هزینه تباه شده” سقوط نکنید
“هزینه تباه شده” هزینهای است مربوط به گذشته که فرد متحمل شده و نمیتواند بازیافت شود. هزینههای تباه شده کاملاً نامربوط به گرفتن تصمیمات هستند چرا که تصمیماتمان در گذشته نمیتواند عوض شود. گرفتن تصمیمات عقلانی نیازمند تعیین سمت و سوی عملکردی است. که بهترین نتایج را از این نقطه به بعد خواهند داشت. مشکل این است که برای افراد خیلی رایج است. که اجازه میدهند که هزینههای تباه شده تصمیماتشان را تحت تأثیر قرار دهد.
این تمایلی شدید است. که فرد به مسیرعملکردی خاصی که زمانی برای آن سرمایهگذاری مالی، تلاشی یا زمانی کرده است. ادامه دهد که “استدلال غلط هزینه تباه شده” نامیده میشود. اغلب اوقات بهترین تصمیمات نیازمند رها کردن مسیر پیشین عملکردمان است. حتی اگر ما پیش از این سرمایهگذاری قابل توجهی کردهایم. متأسفانه، انسان تمایل به یکنواختی دارد. که اغلب باعث میشود که ما به مسیر رو به پایین ادامه دهیم. اگرچه حتی بهترین تصمیم میتواند تغییر مسیر باشد. اگر شما درباره تغییر زندگیتان جدی هستید، از این تمایل آگاه باشید. و بهمنظور بهترین استفاده از تواناییتان از استدلال غلط هزینه تباه شده دوری کنید.
در اینجا مثالی را برای نشان دادن مطرح میکنیم.
فرض کنید که رستوران میروید. و شام بسیار خوب اما گرانقیمتی میخرید. شما در حال لذت بردن از غذای خوشمزهتان هستید. اما پرسهای غذا خیلی بزرگ است. خیلی زود شما سیر میشوید. اما به خوردن ادامه میدهید. اکنون معده شما آسیب میبیند. و شما حتی دیگر از غذا لذت نمیبرید. اما نمیخواهید غذایی را هدر بدهید که پول زیادی را بابت آن خرج کردهاید. شما اجازه میدهید. که هزینههای متحمل شدهتان بهطور غیرعقلانی روی تصمیم در مورد اینکه آیا به خوردن ادامه میدهید. یا نه تأثیر بگذارد. از آنجایی که آن یک هزینه تباه شده است. و نمیتواند عوض شود. مسیر عقلانی عملکرد، “به حداکثر رساندن لذت” است. که با نخوردن غذایی که دیگر لذت بخش نیست محقق میشود.
چه ارتباطی بین “استدلال غلط هزینه تباه شده” و تفکر مبتنی بر نقطه صفر وجود دارد؟ تفکر مبتنی بر نقطه صفر هزینههای تباه شده در فکرمان را کاملاً از بین میبرد. این به ما اجازه میدهد. که زندگیمان را دوباره طراحی کنیم. و خودمان را از زیر بار تصمیمات گذشتهمان رها کنیم.
بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در مسائل مالی
بکار بردن بودجهبندی مبتنی بر نقطه صفر. با این فرض شروع کنید. که هماکنون هیچ پولی ندارید. و بهطور آگاهانه و بادقت تصمیم میگیرید. که چگونه واقعاً دوست دارید که پولتان را خرج کنید. تا لذت خود را به حداکثر برسانید. در دراز مدت شما این فرصت را خواهید داشت که درآمدتان را افزایش دهید. اما از آنجایی که درآمد کوتاه مدت برای بیشتر افراد تعیین شده است. در این نقطه شما باید احتمالا با درآمد فعلیتان کار کنید. تمام بودجه دردسترس شما برابر با هزینههای خالص شماست. که کمتر از پساندازهای مورد انتظارتان خواهد بود. فراموش کنید که در حال حاضر چه هزینههایی را صرف میکنید.
سعی کنید ایدهآل را شناسایی کنید. بیشترین هزینه برای رسیدن به سود مطلوب را شناسایی کنید. درباره هرچیزی سؤال بپرسید. ایده این نیست که مانند یک راهب زندگی کنید (مگر اینکه واقعاً آن چیزی باشد که میخواهید!). این ایده خرج کردن پول برای چیزهایی که حقیقتاً به آنها ارزش نمیگذارید را متوقف میکند. با کاهش پول مصرف شده برای چیزهایی که ارزش کمتری برای شما دارد. شما پول بیشتری بهمنظور خرج کردن برای چیزهایی که ارزش بالاتری برای شما دارد. خواهید داشت و در همان زمان برای آینده پسانداز میکنید.
بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در مورد وسایل و متعلقات
اگر همه وسایلتان کاملاً نابود میشد؟ اگر مجبور بودید از هیچ شروع کنید، چه چیزی میخریدید؟ این فرصت شگفتانگیزی را برای شما فراهم میآورد که تنها چیزهایی را بخرید که واقعاً استفاده میکنید و دوست دارید. اموال، هر دوی فضای فیزیکی و ذهنیتان را اشغال میکنند. چه احساسی دارید اگر فضایی در زندگیتان ایجاد شود؟ داشتن وسایل بسیار کم بهطوری که بدانید هرچیزی واقعاً کجاست آیا استرس شما را کاهش نمیدهد؟ آیا خانههای ساده را زیبا و دلانگیز نمییابید؟ من میدانم که اینگونه است.
آیا بهطور اساسی وسایلتان را کاهش میدهید و بر گرفتن موارد با کیفیت بالا که واقعاً دوست دارید تمرکز میکنید؟ آیا از شر همه کاغذها خلاص میشوید و در عوض آنها را دیجیتالی میکنید؟ آیا همه عکسهایتان را اسکن میکنید و از شر نسخههای فیزیکیشان رها میشوید؟ هیچ جواب درستی وجود ندارد. جوابها برای همه افراد متفاوت خواهد بود. چه چیزی را واقعاً میخواهید؟
کاربرد تفکر مبتنی بر نقطه صفر در زمانبندی
چه میشد اگر هیچ تعهد زمانی به چیزی وجود نداشت؟ با یک برنامه زمانبندی خالی شروع کنید. چه میشد اگر میتوانستید یک برنامه زمانبندی ایجاد کنید. که به شما اجازه میداد. زمانی بیشتری برای صرف کردن در راههایی که برای شما لذتبخش. هیجانانگیز و محقق است، پیدا کنید؟ آیا برنامه زمانیای ایجاد میکنید. که خیلی سرشار از کارهایی برای انجام دادن نیست؟ آیا فضایی را برای استراحت ایجاد میکنید. تا به حالت “جریان یافتن” یا خودانگیختگی بیشتر برسید؟
چه مقدار زمان اختصاص میدهید: برای کار کردن؟ برای مسافرت؟ برای صرف کردن با خانواده و دوستان؟ زمانیکه شما با یک برنامه زمانی خالی شروع میکنید. و درمورد هرچیزی سؤال کنید. شما مجبور نیستید هر لحظه را با یک فعالیت پرکنید. نباید به تله تعهدات زمانی فعلیتان بیفتید. فقط در مورد فرصتها و امکانات خود طوفان مغزی کنید. که اگر به شما این فرصت داده میشد. که از نو شروع کنید. چطور دوست دارید زمانتان را صرف کنید.
بکاربردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در روابط
حوزه روابط میتواند برای فرد خیلی دشوار باشد. چرا که در اینجا احساسات نقش بزرگتری نسبت به سایر مناطق بازی میکند. فکر کردن بهصورت هدفمند میتواند یک چالش واقعی باشد. با این وجود، روابط نقش عظیمی را در زندگیمان بازی میکنند. یکبار دیگر از صفر شروع کنید. با آگاهی از آنچه که در حال حاضر میدانید. از خودتان بپرسید که آیا انتخاب میکنید که وارد روابطی شوید که هماکنون دارید.
آیا افرادی در زندگیتان وجود دارند که تأثیری سمی بر شادیتان دارند؟ آیا افرادی وجود دارند که شما را پایین میکشند یا تأثیر بدی بر روی شما دارند؟ آیا افرادی در زندگیتان وجود دارند که شما را دوست دارند. یا شما را شاد میکنند و اینکه شما دوست دارید زمان بیشتری را با آنها صرف کنید؟ بهطور بیرحمانه باخودتان صادق باشید. یکبار دیگر، در این نقطه شما خودتان را به هیچ چیزی متعهد نکنید. شما فقط سعی کنید بهتر درک کنید که چه چیزی میخواهید یا چه چیزی نمیخواهید.
آنچه که آموختهاید را در عمل بکار ببندید
زمانی که شما فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر را دریافت کردید. گام بعدی شروع بکارگیری آنچه که آموختید در عمل است. اگر شما وسایلی دارید که دیگر برایتان استفادهای ندارد. و آنها را دوست ندارید. شروع کنید که از شر آنها خلاص شوید. آنها را بفروشید یا ببخشید. از اینکه برای کسی سودمند باشد احساس خوبی خواهید داشت. اگر این وسایل فقط در خانه شما جای دارند و گرد و غبار جمع میکنند آنها ضایعات بسیار بزرگی هستند. اگر شما نگران ارزش احساسی آنها هستید. میتوانید بر روی آنها امضا بگذارید؟ اگر اینها فقط خاطراتی هستند که نمیخواهید از دست بدهید. یک امضاء میتواند به هدف شما کمک کند.
آیا چیزی وجود دارد که شما پیش از این میدانستید. که تمایل به استفاده از آن را دارید اما فکر میکنید.
که حتی باید ارتقاء یابد؟ ارتقاء آن ممکن است ارزشمند باشد. آیا عضویت باشگاهی را دارید. که استفاده نمیکنید؟ اشتراک مجلهای که شما نمیخوانید؟ بسته تلویزیونی ماهوارهای یا کابلی که شما احساس میکنید هزینهاش خیلی بیشتر از لذتی است. که برای شما به ارمغان میآورد؟ شروع به لغو کردن آنها کنید. اگر افرادی هستند که احساس بدی در شما ایجاد میکنند. و دائماً شما را پایین میکشند. تعامل با آنها را متوقف کنید یا حداقل سعی کنید تأثیرشان را به حداقل برسانید. دائماً از خودتان بپرسید که چه کاری میتوانید انجام دهید. که زندگیتان را با دقت بیشتری با آنچه که میخواهید هممسیر کنید. و بکاربستن آن در عمل را شروع کنید.
اخیراً زمان زیادی را برای بررسی فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر صرف کردهام. و آن را خیلی روشنگر و هیجانانگیز یافتهام. چشماندازی بسیار روشنتری درباره آنچه که از زندگی میخواهم دارم. فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر چیزی است. که من بهمنظور بازنگری منظم زندگیام همچنان به آن ادامه خواهم داد. تا همانطور که زندگیام تکامل مییابد بتوانم تمایزات جدیدی ایجاد کنم.
من درک میکنم که تغییر بلافاصله اتفاق نمیافتد. اگرچه واقعاً در سال ۲۰۱۰ در حال متمرکز شدن بر روی ایجاد پیشرفتهای قابل توجه بودهام. اجرا یک عامل حیاتی است. این کافی نیست که فقط رؤیایی داشته باشیم. بدون اینکه اقدامی مداوم در راستای رسیدن به آن رؤیا انجام دهیم، دستیابی به رؤیاها غیرممکن خواهد بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
Want to join the discussion?Feel free to contribute!