حسادت و رقابت

 

حسادت-رقابت-ضعف

“حسادت و رقابت”

احساس حسادت

آیا تا به حال از خودتان پرسیده‌اید؟ که چرا فردی ممکن است به یکی از دوستانش حسادت کند. نه به یک هنرمند مشهور که محبوب‌تر است؟
بله موارد بسیاری بوده است. که در آن افراد به هنرمندان مشهور این احساس را دارند. اما چرا افراد نسبت به آنها به اندازه‌ای که نسبت به همکارانشان حسادت می‌کنند، این احساس را ندارند؟
علاوه بر این متوجه شده‌اید که یک مهندس به‌ندرت می‌تواند نسبت به یک دکتر موفق حسود شود. در حالی که او واقعاً می‌تواند نسبت به مهندس موفق دیگری که با او کار می‌کند حسود شود. چه چیزی در این رابطه وجود دارد؟؟

حسادت و رقابت

جواب این سؤالات ساده است. ما فقط زمانی این احساس را می‌کنیم. که فکر می‌کنیم در رقابت مستقیم با آن فرد هستیم.
زمانی فردی احساس حسادت می‌کند. که یکی از همکارانش توسط مدیر مورد ستایش قرار می‌گیرد. چرا که ترس ازدست دادن ارتقاءش نسبت به آن رقیب را دارد.
یک مرد وقتی همسرش با مردهای دیگر صحبت می‌کند. نسبت به او احساس حسادت می‌کند چرا که می‌ترسد. که مردهای دیگر در این رقابت پیروز شوند و همسرش را از او بگیرند. در یک رابطه، این احساس می‌تواند باعث ناراحتی شریک زندگی‌تان شود. و می‌تواند به پایان این رابطه ختم شود.

در کتابم راهنمایی نهایی برای حفظ یک رابطه درست را تجربه کردم. که چگونه برطرف کردن ناامنی‌ها و ترس‌ها می‌تواند به کمتر شدن احساس حسادت کمک کند. و می‌تواند رابطه شما را سالم‌تر کند.
اگر شما نسبت به یک ستاره فیلم حسادت می‌کنید. خیلی احتمال دارد که شما می‌ترسید که توجه دوستان و آن کسی که دوستش دارید را به خود جلب کند و قلب او را برباید. اگر شما به رابطه بین خودتان و آن ستاره فیلم به‌عنوان رقابتی برای جلب توجه فکر می‌کنید. پس مطمئنا نسبت به او احساس حسادت خواهید کرد.

حسادت و ضعف

آیا این حس نشانه‌ای از ضعف است؟ در بیشتر موارد جواب بله است.

شما هرگز نسبت به کسی احساس حسادت نخواهید کرد. مگر اینکه فکر کنید که او رقیب سرسختی است. و مگر اینکه نسبت به توانایی‌های خودتان شک داشته باشید.
هرچه بیشتر نسبت به کسی این حس را داشته باشید بیشتر فکر می‌کنید که در مقایسه با او ضعیف هستید. اگر کسی دائماً پشت سر شما صحبت می‌کند و دائما چیزهای بدی درباره شما می‌گوید پس احساس بدی نکیند چرا که در بسیاری از موارد این می‌تواند به‌عنوان اعترافی شفاهی در نظر گرفته شود که شما بهتر از او هستید.
اگر شما فهمیدید که نسبت به دیگران این احساس را دارید پس به آن توجه کنید و به‌جای انتقاد و نفرت نسبت به آنها همین حالا شروع به تغییر خودتان کنید.

ما همگی احتمالاً در نقاط خاصی از زندگی‌مان احساس حسادت خواهیم کرد اما آن افرادی که واقعاً متوجه این حس در خود می‌شوند سعی خواهند کرد که مشکلات‌شان را برطرف کنند در حالی که برخی دیگر فقط حسود و پر از نفرت خواهند شد.

تغییر زندگیتان با استفاده ازتکنیک تفکر مبتنی بر نقطه صفر

تفکر مبتنی بر نقطه صفر

قدرت نقطه صفر: تغییر زندگی‌تان با استفاده ازتکنیک “تفکر مبتنی بر نقطه صفر”

آیا شما ناامیدید یا از زندگی‌تان ناراضی هستید؟ یا فقط می‌خواهید زندگی‌تان را به یک سطح کاملاً جدیدی وارد کنید؟ اولین گام برای تغییر زندگی‌تان این است که برای خود روشن کنید که دقیقاً چه چیزی را می‌خواهید. یک راه بسیار مؤثر برای انجام آن، بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر است. ایده پشت تفکر مبتنی بر نقطه صفر بسیار ساده است. تو از صفر شروع می‌کنی. بر روی یک تخته سنگ سفید کار می‌کنی. درست مثل زمانی که بچه بودی، شما از نو شروع می‌کنید.

با شروع از ابتدا، شما زندگی‌تان را از نو شروع می‌کنید. با پرسش در مورد هرچیزی شروع می‌کنید و معنی کردن همه چیز. این ایده در این نقطه از زندگی به معنی متعهد کردن خودتان به هرچیزی نیست. هدف صرفاً کسب درک بهتر درباره آنچه که واقعاً می‌خواهید است. زمانی که شما درباره شرایط فعلی‌تان نگران هستید انجام آن آسان‌تر است. تفکر مبتنی بر نقطه صفر قدرتمند است. چرا که دنیایی از امکانات را به روی شما می‌گشاید. که در غیراینصورت ممکن بود درنظر گرفته نشود. این ذهن‌مان را آزاد می‌کند. که بدون هیچ حسی از تعهد یا نگرانی از نتایج اعمال و تصمیمات گذشته‌مان فکر کنیم.

در استدال غلط “هزینه تباه شده” سقوط نکنید

“هزینه تباه شده” هزینه‌ای است مربوط به گذشته که فرد متحمل شده و نمی‌تواند بازیافت شود. هزینه‌های تباه شده کاملاً نامربوط به گرفتن تصمیمات هستند چرا که تصمیمات‌مان در گذشته نمی‌تواند عوض شود. گرفتن تصمیمات عقلانی نیازمند تعیین سمت و سوی عملکردی است. که بهترین نتایج را از این نقطه به بعد خواهند داشت. مشکل این است که برای افراد خیلی رایج است. که اجازه می‌دهند که هزینه‌های تباه شده تصمیمات‌شان را تحت تأثیر قرار دهد.

این تمایلی شدید است. که فرد به مسیرعملکردی خاصی که زمانی برای آن سرمایه‌گذاری مالی، تلاشی یا زمانی کرده است. ادامه دهد که “استدلال غلط هزینه تباه شده” نامیده می‌شود. اغلب اوقات بهترین تصمیمات نیازمند رها کردن مسیر پیشین عملکردمان است. حتی اگر ما پیش از این سرمایه‌گذاری قابل توجهی کرده‌ایم. متأسفانه، انسان تمایل به یکنواختی دارد. که اغلب باعث می‌شود که ما به مسیر رو به پایین ادامه دهیم. اگرچه حتی بهترین تصمیم می‌تواند تغییر مسیر باشد. اگر شما درباره تغییر زندگی‌تان جدی هستید، از این تمایل آگاه باشید. و به‌منظور بهترین استفاده از توانایی‌تان از استدلال غلط هزینه تباه شده دوری کنید.

در اینجا مثالی را برای نشان دادن مطرح می‌کنیم.

فرض کنید که رستوران می‌روید. و شام بسیار خوب اما گران‌‌قیمتی می‌خرید. شما در حال لذت بردن از غذای خوشمزه‌تان هستید. اما پرس‌های غذا خیلی بزرگ است. خیلی زود شما سیر می‌شوید. اما به خوردن ادامه می‌دهید. اکنون معده شما آسیب می‌بیند. و شما حتی دیگر از غذا لذت نمی‌برید. اما نمی‌خواهید غذایی را هدر بدهید که پول زیادی را بابت آن خرج کرده‌اید. شما اجازه می‌دهید. که هزینه‌های متحمل شده‌تان به‌طور غیرعقلانی روی تصمیم‌ در مورد اینکه آیا به خوردن ادامه می‌دهید. یا نه تأثیر بگذارد. از آنجایی که آن یک هزینه تباه شده ‌است. و نمی‌تواند عوض شود. مسیر عقلانی عملکرد، “به حداکثر رساندن لذت” است. که با نخوردن غذایی که دیگر لذت بخش نیست محقق می‌شود.

چه ارتباطی بین “استدلال غلط هزینه تباه شده” و تفکر مبتنی بر نقطه صفر وجود دارد؟ تفکر مبتنی بر نقطه صفر هزینه‌های تباه شده در فکرمان را کاملاً از بین می‌برد. این به ما اجازه می‌دهد. که زندگی‌مان را دوباره طراحی کنیم. و خودمان را از زیر بار تصمیمات گذشته‌مان رها کنیم.

بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در مسائل مالی

بکار بردن بودجه‌بندی مبتنی بر نقطه صفر. با این فرض شروع کنید. که هم‌اکنون هیچ پولی ندارید. و به‌طور آگاهانه و بادقت تصمیم می‌گیرید. که چگونه واقعاً دوست دارید که پول‌تان را خرج کنید. تا لذت خود را به حداکثر برسانید. در دراز مدت شما این فرصت را خواهید داشت که درآمدتان را افزایش دهید. اما از آنجایی که درآمد کوتاه مدت برای بیشتر افراد تعیین شده است. در این نقطه شما باید احتمالا با درآمد فعلی‌تان کار کنید. تمام بودجه دردسترس شما برابر با هزینه‌های خالص شماست. که کمتر از پس‌اندازهای مورد انتظارتان خواهد بود. فراموش کنید که در حال حاضر چه هزینه‌هایی را صرف می‌کنید.

سعی کنید ایده‌آل را شناسایی کنید. بیشترین هزینه برای رسیدن به سود مطلوب را شناسایی کنید. درباره هرچیزی سؤال بپرسید. ایده این نیست که مانند یک راهب زندگی کنید (مگر اینکه واقعاً آن چیزی باشد که می‌خواهید!). این ایده خرج کردن پول برای چیزهایی که حقیقتاً به آنها ارزش نمی‌گذارید را متوقف می‌کند. با کاهش پول مصرف شده برای چیزهایی که ارزش کمتری برای شما دارد. شما پول بیشتری به‌منظور خرج کردن برای چیزهایی که ارزش بالاتری برای شما دارد. خواهید داشت و در همان زمان برای آینده پس‌انداز می‌کنید.

بکار بردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در مورد وسایل و متعلقات

اگر همه وسایل‌تان کاملاً نابود می‌شد؟ اگر مجبور بودید از هیچ شروع کنید، چه چیزی می‌خریدید؟ این فرصت شگفت‌انگیزی را برای شما فراهم می‌آورد که تنها چیزهایی را بخرید که واقعاً استفاده می‌کنید و دوست دارید. اموال، هر دوی فضای فیزیکی و ذهنی‌تان را اشغال می‌کنند. چه احساسی دارید اگر فضایی در زندگی‌تان ایجاد شود؟ داشتن وسایل بسیار کم به‌طوری که بدانید هرچیزی واقعاً کجاست آیا استرس شما را کاهش نمی‌دهد؟ آیا خانه‌های ساده را زیبا و دل‌انگیز نمی‌یابید؟ من می‌دانم که اینگونه است.

آیا به‌طور اساسی وسایل‌تان را کاهش می‌دهید و بر گرفتن موارد با کیفیت بالا که واقعاً دوست دارید تمرکز می‌کنید؟ آیا از شر همه کاغذ‌ها خلاص می‌شوید و در عوض آنها را دیجیتالی می‌کنید؟ آیا همه عکس‌های‌تان را اسکن می‌کنید و از شر نسخه‌های فیزیکی‌شان رها می‌شوید؟ هیچ جواب درستی وجود ندارد. جواب‌ها برای همه افراد متفاوت خواهد بود. چه چیزی را واقعاً می‌خواهید؟

کاربرد تفکر مبتنی بر نقطه صفر در زمان‌بندی

چه می‌شد اگر هیچ تعهد زمانی به چیزی وجود نداشت؟ با یک برنامه ‌زمانبندی خالی شروع کنید. چه می‌شد اگر می‌توانستید یک برنامه زمان‌بندی ایجاد کنید. که به شما اجازه می‌داد. زمانی بیشتری برای صرف کردن در راه‌هایی که برای شما لذت‌بخش. هیجان‌انگیز و محقق است، پیدا کنید؟ آیا برنامه زمانی‌ای ایجاد می‌کنید. که خیلی سرشار از کارهایی برای انجام دادن نیست؟ آیا فضایی را برای استراحت ایجاد می‌کنید. تا به حالت “جریان یافتن” یا خودانگیختگی بیشتر برسید؟

چه مقدار زمان اختصاص می‌دهید: برای کار کردن؟ برای مسافرت؟ برای صرف کردن با خانواده و دوستان؟ زمانی‌که شما با یک برنامه زمانی خالی شروع می‌کنید. و درمورد هرچیزی سؤال کنید. شما مجبور نیستید هر لحظه را با یک فعالیت پرکنید. نباید به تله تعهدات زمانی فعلی‌تان بیفتید. فقط در مورد فرصت‌ها و امکانات خود طوفان مغزی کنید. که اگر به شما این فرصت داده می‌شد. که از نو شروع کنید. چطور دوست دارید زمان‌تان را صرف کنید.

بکاربردن تفکر مبتنی بر نقطه صفر در روابط

حوزه روابط می‌تواند برای فرد خیلی دشوار باشد. چرا که در اینجا احساسات نقش بزرگتری نسبت به سایر مناطق بازی می‌کند. فکر کردن به‌صورت هدفمند می‌تواند یک چالش واقعی باشد. با این وجود، روابط نقش عظیمی را در زندگی‌مان بازی می‌کنند. یک‌بار دیگر از صفر شروع کنید. با آگاهی از آنچه که در حال حاضر می‌دانید. از خودتان بپرسید که آیا انتخاب می‌کنید که وارد روابطی شوید که هم‌اکنون دارید.

آیا افرادی در زندگی‌تان وجود دارند که تأثیری سمی بر شادی‌تان دارند؟ آیا افرادی وجود دارند که شما را پایین می‌کشند یا تأثیر بدی بر روی شما دارند؟ آیا افرادی در زندگی‌تان وجود دارند که شما را دوست دارند. یا شما را شاد می‌کنند و اینکه شما دوست دارید زمان بیشتری را با آنها صرف کنید؟ به‌طور بی‌رحمانه باخودتان صادق باشید. یکبار دیگر، در این نقطه شما خودتان را به هیچ چیزی متعهد نکنید. شما فقط سعی ‌کنید بهتر درک کنید که چه چیزی می‌خواهید یا چه چیزی نمی‌خواهید.

آنچه که آموخته‌اید را در عمل بکار ببندید

زمانی که شما فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر را دریافت کردید. گام بعدی شروع بکارگیری آنچه که آموختید در عمل است. اگر شما وسایلی دارید که دیگر برای‌تان استفاده‌ای ندارد. و آنها را دوست ندارید. شروع کنید که از شر آنها خلاص شوید. آنها را بفروشید یا ببخشید. از اینکه برای کسی سودمند باشد احساس خوبی خواهید داشت. اگر این وسایل فقط در خانه شما جای دارند و گرد و غبار جمع می‌کنند آنها ضایعات بسیار بزرگی هستند. اگر شما نگران ارزش احساسی آنها هستید. میتوانید بر روی آنها امضا بگذارید؟ اگر این‌ها فقط خاطراتی هستند که نمی‌خواهید از دست بدهید. یک امضاء می‌تواند به هدف شما کمک کند.

آیا چیزی وجود دارد که شما پیش از این می‌دانستید. که تمایل به استفاده از آن را دارید اما فکر می‌کنید.

که حتی باید ارتقاء یابد؟ ارتقاء آن ممکن است ارزشمند باشد. آیا عضویت باشگاهی را دارید. که استفاده نمی‌کنید؟ اشتراک مجله‌ای که شما نمی‌خوانید؟ بسته تلویزیونی ماهواره‌ای یا کابلی که شما احساس می‌کنید هزینه‌اش خیلی بیشتر از لذتی است. که برای شما به ارمغان می‌آورد؟ شروع به لغو کردن آنها کنید. اگر افرادی هستند که احساس بدی در شما ایجاد می‌کنند. و دائماً شما را پایین می‌کشند. تعامل با آنها را متوقف کنید یا حداقل سعی کنید تأثیرشان را به حداقل برسانید. دائماً از خودتان بپرسید که چه کاری می‌توانید انجام دهید. که زندگی‌تان را با دقت بیشتری با آنچه که می‌خواهید هم‌مسیر کنید. و بکاربستن آن در عمل را شروع کنید.

اخیراً زمان زیادی را برای بررسی فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر صرف کرده‌ام. و آن را خیلی روشنگر و هیجان‌انگیز یافته‌ام. چشم‌اندازی بسیار روشن‌تری درباره آنچه که از زندگی می‌خواهم دارم. فرآیند تفکر مبتنی بر نقطه صفر چیزی است. که من به‌منظور بازنگری منظم زندگی‌ام همچنان به آن ادامه خواهم داد. تا همانطور که زندگی‌ام تکامل می‌یابد بتوانم تمایزات جدیدی ایجاد کنم.
من درک می‌کنم که تغییر بلافاصله اتفاق نمی‌افتد. اگرچه واقعاً در سال ۲۰۱۰ در حال متمرکز شدن بر روی ایجاد پیشرفت‌های قابل توجه بوده‌ام. اجرا یک عامل حیاتی است. این کافی نیست که فقط رؤیایی داشته باشیم. بدون اینکه اقدامی مداوم در راستای رسیدن به آن رؤیا انجام دهیم، دست‌یابی به رؤیاها غیرممکن خواهد بود.

راهکارهایی برای تغییر دادن یک عادت

عادت

راهکارهایی برای تغییر دادن یک عادت

ما همان چیزی هستیم که پی در پی انجام می دهیم، بنابراین، تعالی ،یک کردار نیست بلکه یک عادت است.(ارسطو) زندگی روزمره ما اغلب مجموعه ای از عادت هایی است که در طول روز سرگرم انجامشان هستیم ،این عادات قید و بندی است که توسط مجموعه ای بهم پیوسته از اعمال گذشته مان بوجود آمده است. اما عادت ها می توانند تغییر کنند، هرچند که گاهی اوقات ممکن است سخت به نظر برسد.در زیر مواردی گردآوری شده است که می تواند به شما در تغییر یک عادت کمک کند.

فقط به تغییر یک عادت بپردازید.

این بسیار مهم است. تغییر عادت سخت است حتی تغییر یک عادت.اگر شما به تغییر بیش از یک عادت در آن واحد بپردازید، خودتان موجبات شکستتان را فراهم می سازید. آن را ساده نگه دارید. به خودتان اجازه دهید تا متمرکز بمانید، وبه خودتان بهترین شانس را برای موفقیت بدهید. علت اصلی شکست مردم در تغییر عادات این است که می خواهند در یک زمان بیش از یک تغییر را انجام دهند.

با کم شروع کنید.

کمتر بهتر است بدلیل اینکه تغییر عادت سخت است و تلاش برای برعهده گرفتن بیش از آن، دستور العمل شکست می باشد.می خواهید ورزش کنید؟ با ۵-۱۰ دقیقه شروع کنید. می خواهید زود تر بیدار شوید فقط با ۱۰ دقیقه زود تر زود تر بیدار شدن از همین الان شروع کنید.

چالش ۳۰ روزه انجام دهید.

طبق تجربه من ۳۰ روز طول می کشد تا یک عادت تغییر کند البته اگر شما متمرکز و ثابت قدم هستید .این یک عدد حدودی است و برای شخص با شخص و عادت با عادت متفاوت خواهد بود. اغلب ممکن است ۲۱ روز را برای تغییر یک عادت بخواهید که این خیلی ایده آل است، اما ۳۰ روز عدد مناسبی است که با آن شروع کنید.

آنرا بنویسید.

فقط گفتن اینکه شما تصمیم دارید که یک عادت راتغییر دهید برای داشتن تعهد کافی نیست. نیاز است که شما واقعا آنرا روی کاغذ بنوسید. عادتی که تصمیم به تغییر انرا دارید را بنویسید.

یک طرح ایجاد کنید.

یک برنامه بنویسید .این کار به شما اطمینان می دهد که واقعا آماده اید. این طرح باید شامل دلایل شما برای تغییر (انگیزه ها)، موانع، دوستان حمایت کننده، و راه های دیگری که ممکن است سبب موفقیتتان شود.

برانگیزاننده های خود را بشناسید و مطمئن شوید که آنها به اندازه کافی قوی هستند.

انها را در برنامه خود یادداشت کنید باید برایتان کاملا واضح باشد که به چه دلیلی آن کار را انجام می دهید وانجام آن چه سودی برایتان دارد.اگر آنرا همین طوری انجام می دهید در حالی که می تواند یک برانگیزاننده خوب داشته باشد، این کافی نیست. ما به چیز قوی تری نیاز داریم.برای مثال، من سیگار را برای همسر و فرزندانم ترک کردم .من به آنها قول دادم. اگر من به سیگار کشیدن ادامه دهم نه تنها آنها بدون همسر و پدر می شوند بلکه ممکن است خودشان هم سیگاری شوند.

همین الان فوری و بی درنگ شروع نکنید.

در طرح خود یک تاریخ شروع مشخص کنید . مثلا یک یا دو هفته بعد از اینکه طرح خود را نوشتید. وقتی فورا در همان لحظه شروع کنید آن طرح به شما جدیتی نمی دهد که آن را سزاوار خود بدانید.وقتی شما یک تاریخ ترک کردن یا تاریخ شروع کردن برای خود تعیین کنید آن روز برای شما مفهوم دیگری پیدا می کند.با همه درباره تاریخی که برای ترک عادت خود تایین کردید(یا تاریخ شروه عادت جدید) صحبت کنید . آنرا بر روی یخچال، دیوار یا دسکتاپ کامپیوتر خود آویزان کنید. این کار یک انتظار و هیجان در شما ایجاد می کند که به شما کمک میکند تا آماده شوید.

تمام موانع خود رابنویسید.

اگر شما سعی در تغییر عادت داشته باشید بدون در نظر گرفت احتمالات ،به احتمال زیاد شکست می خورید. بر روی ان شکست تامل کنید و کشف کنید که چه چیزی موفقیتتان را متوقف می کند .تمام موانعی که برایتان پیش امده وآنهایی که ممکن است اتفاق بیافتد را یادداشت کنید . سپس برنامه خودتان برای غلبه بر آنها را یادداشت کنید.کلید اینجاست که: راه حل هایتان را پیش از اینکه موانع از راه برسند یادداشت کنید در نتیجه شما همواره آماده خواهید بود.

عوامل خود را شناسایی کنید. چه شرایطی عامل این عادت شماست؟

برای مثال برای عادت سیگار کشیدن، عوامل ممکن است شامل بیدار شدن در صبح، خوردن قهوه، داشتن جلسات استرس زا، بیرون رفتن با دوستان، رانندگی یا هر چیز دیگر باشد.بسیاری از عادت ها عوامل مختلفی دارند. تمام آنها را شناسایی کنید و آنها را در طرح خود بنویسید.

برای هر عامل واحد، یک عادت مثبتی که قصد انجام ان را دارید جایگزین کنید.

صبح همان لحظه که بیدار میشوید به جای سیگار کشیدن چه کاری می توانید انجام دهید؟در مواقعی که استرس دارید چطور؟وقتی با دوستانتان بیرون می روید چطور؟برخی از عادات مثبت می تواند شامل: ورزش ، مدیتیشن، نفس عمیق و…

یک سیستم حمایتی را طرح ریزی کنید.



چه کسی میتواند به شما یک انگیزه قوی دهد و میل انجام آن کار را در شما ایجاد کند ؟ اسم این افراد را در طرح خود بنویسید . قدرت حمایت را دست کم نگیرید آن واقعا مهم است و نتیجه بخش.

 

عادت

 

کمک بخواهید.

خانواده دوستان و همکاران خود را ترغیب کنید تا از شما حمایت کنند. از آنها کمک بخواهید ، و به انها اطلاع دهید که چقدر این موضوع مهم است. و زمان هایی که دچار وسوسه شدید می شوید برای انجام عادت پیشین یا در لحظه های سختی را می گذرانید برای کمک با آنها تماس بگیرید.

ازگفتگوهای درونی خود آگاه شوید.

شما با خودتان در ذهنتان هر لحظه صحبت می کنید- اما ما اغلب از این افکار آگاه نیستیم. گوش کردن را آغاز کنید. این افکار می تواند هر هدف و هر تغییر عادتی را از مسیر خارج کند. آنها معمولا منفی هستند:”من نمی توانم این را انجام بدهم. این خیلی سخت است . من نمی توانم آنرا تمام کنم؟من هنوز به اندازه کافی قوی نیستم. من هنوز نظم و مقررات کافی برای این کار را ندارم”این خیلی مهم است که بدانید که ناخودآگاه این کار را انجام می دهید.

مثبت باشید.

شما قطعا افکار منفی خواهید داشت – مهمترین چیز برای تحقق بخشیدن به خواسته تان این است که افکار منفی را از ذهنتان بیرون بریزید.آنها را مانند یک حشره له کنید. سپس آنها را با افکار مثبت جایگزین کنید .به خودتان بگویید :” اگر یک فرد توانست این کار را انجام دهد پس من هم می توانم این کار را انجام دهم”.

برای شکست دادن وسوسه و میل شدیدی که سراغتان می آید استراتژی داشته باشید.

امیال شدید در راه است، انها اجتناب ناپذیر و قوی هستند. همچنین آنها زود گذر هستند.امیال شدید معمولا یک یا دو دقیقه طول می کشد و با قدرت های مختلفی شما را به دردسر می اندازند. شما فقط باید این نوسانات را پشت سر بگذارید.در این بصورت میل شدید خواهد رفت.برخی استراتژی ها برای رهایی ازین میل و وسوسه : نفس عمیق، پیاده روی ، ورزش ، نوشیدن یک لیوان آب، تماس با یک دوست حمایتگر، ارسال در انجمن پشتیبان.

.مراقب افرادی که می خواهند تصمیمتان را خراب کنند باشید

همیشه افرادی هستند که منفی اند ،کسانی که سعی می کنند شما را به عادت قدیمی تان برگردانند. برای رویارویی با آنها آماده باشید ، با آنها مقابله کنید ،به آنها رک و پوست کنده بگویید: شما نیازی به خرابکاری انها ندارید بلکه نیازمند حمایتشان هستید اگر نمی توانند حمایتتان کنند پس شما هم نمی خواهید که اطرافتان باشند.

با خودتان صحبت کنید.

رهبر امید و انگیزه دادن به خودتان باشید.به خودتان حرف های روحیه بخش بزنید . شعار خود را تکرار کنید و نترسید از اینکه دیوانه به نظر برسید. زمانی که شما عادتان را تغییر دادید و آنها همچنان تنبل و ناسالم باقی ماندند خواهیم دید چه کسی دیوانه است.

از تجسم وتصور استفاده کنید.

این قدرتمند است .با داشتن یک تصویر واضح در ذهنتان، با موفقیت عادتتان را تغییر می دهید. در ذهنتان عادت جدید را مجسم کنید که بعد از غلبه بر تمام موانع آن را به انجام رساندید . حتی حسی که بعد از آن دارید را نیز تصور کنید، این کار واقعا اثر بخش است.

استراحت کنید . خسته بودن ما را در معرض برگشت به حالت اولیه قرار می دهد.به اندازه کافی استراحت کنید تا توان کافی برای مقابله با فشار ناشی از میل شدید به برگشت را داشته باشید.

مقدار زیادی آب بنوشید.

مانند مورد بالا از دست دادن آب منجر به شکستمان می شود. سعی کنید هیدرات بمانید.

تعهدتان را برای خود تکرار کنید.

تعهدتان را به خودتان در هرساعت و در آغاز و پایان هر روز یادآوری کنید. موفقیتتان را جشن بگیرید. خودتان را برای موانع و عوامل وسوسه کننده آماده کنید.

مسئولیت علنی ایجاد کنید.

درباره آن، وبلاگ درست کنید ،آن را به اشتراک بگذارید، تعهد و برنامه روزانه تان را برای دوستان و آشنایان ایمیل کنید.وقتی ما آن را عمومی کنیم _ نه فقط تعهدمان بلکه روند پیشرفتمان را- این سبب می شود که نخواهیم شکست بخوریم.

از برخی موقعیت ها که شما در آن به طور معمول عادت قدیمیتان را انجام می دادید اجتناب کنید، حداقل تا زمانی که مقداری برایتان آسان تر باشد .

 

اگر شما به طور معمول برای سیگار کشیدن با همکارانتان خارج دفتر کار می روید، از بیرون رفتن با انها اجتناب کنید . این مربوط به هر عادت بدی میشود.از خوردن تنقلات گرفته تا مصرف مواد مخدر . بعضی موقعیت ها است که باید از آنها اجتناب شود بخصوص برای کسانی که سعی در ترک یک عادت بد را دارند بسیار سخت می باشد. در حقیقت وقتی شما در چنین موقعیت هایی قرار می گیرید ممکن است هوای انجام آن کار به سرتان بزند.

اگر شکست خوردید آنچه که اشتباه بوده را کشف کنید ، برای آن برنامه ریزی کنید و دوباره تلاش کنید.

اجازه ندهید که اشتباه و شکست شما را متوقف کند .آنها فقط موانع هستند و می توان بر آنها غلبه کرد. در حقیقت اگر شما از هر شکست درس بگیرید آنها پله هایی می شوند برای موفقیت شما. یاد بگیرید. برنامه ریزی کنید .و نا امید نشوید و دوباره تلاش کنید.

اینستاگرام گروه مدیریتی آرشیام

ساده سازی گرفتن تصمیمات سخت

ساده سازی گرفتن تصمیمات سخت

وقتی شما در حال گرفتن یک تصمیم مهم و پر چالش هستید، از استراتژیهای زیر استفاده کنید تا فرایند تصمیم گیری شما ساده تر شود.

۱٫ آن تصمیم بزرگ را به چند تصمیم کوچک تقسیم کنید :

DiSC Inscape 89
این کار باعث می شود تصمیم گیری شما ملموس تر و مدیریت پذیر تر گردد.

۲٫ تهیه لیستی از مزایا و معایب، گرفتن آن تصمیم :

این کار سبب می شود تا ذهن شما از آشفتگی، گرفتن تصمیمات ویری و مبتنی بر هول و هوس محفوظ گردد. دیگر نیاز نیست دائم به عواقب کارهای خود فکر کنید و استرس به خود وارد کنید.

۳٫ تمرکز بر اصول، ارزشها و علایق خود:

DiSC Inscape 90

 

برای گرفتن تصمیمات مهم تمرکز بر ارزشهای خود و این که چه کاری شما را خوشحال می کند؟ کدام تصمیم با ارزشهای شما سازگار است؟ بسیار کمک خواهد کرد. در این صورت به خاطر پایبندی به اصول و ارزشهای خود در گرفتن تصمیم مسئولیت آن و عواقب آن را به خوبی به عهده خواهید گرفت.

۴٫ توجه به حس ششم یا احساس درونی :

گاهی اوقات الهام گرفتن از درون کار را برای گرفتن تصمیمات ساده تر می کند. زمانهایی وجود دارد که ما در صدد انتخاب راهی هستیم اما گویی ندایی از درون به ما چیز دیگری می گوید. گاهی می بایست به ندای درونی خود نیز توجه کنیم و یا حداقل دلایل آن را کشف کنیم.

۵٫ تعیین زمان ضرب الاجل :

حتما برای گرفتن تصمیم خود زمانی را برای آخرین فرصت در نظر بگیرید و خود را ملزم بدانید تا در آن زمان خواست نهایی خود را مشخص کنید. باز بودن زمان و فکر کردن بیشتر و بیشتر همیشه به شما کمک نمی کند.

۶٫ چشم انداز خود را برای گرفتن تصمیم تغییر دهید :

DiSC Inscape 91

 

فقط به گرفتن تصمیم در زمان حال نیاندیشید بلکه به آینده فکر کنید و ببینید سه ماه یا ۶ ماه یا یک سال دیگر چه انتخابهایی دارید.

۷٫ با افرادی که به آنها اعتماد دارید مشورت کنید :

گاهی یک دوست نزدیک یا فردی از فامیل می تواند گزینه ای مناسب برای گرفتن باز خورد باشد. اما نکته مهم این است که نگذارید آنها برای شما تصمیم بگیرند بلکه از آنها اطلاعات بگیرید ولی تصمیم را خودتان بگیرید. تخت تأثیر دیگران نباشید. خودتان به نتیجه برسید بعد تصمیم بگیرید.

۸٫ شما نفر اول هستید :

این بدان معناست که در هر درخواستی که اززندگی خود دارید بدانید که اولین کسی که نتیجه تصمیم روی آن تأثیر می گذارد خود شما هستید پس به خاطر دیگران چیزی را نخواهید. شاید در ابتدا کمی خود خواهانه به نظر آید اما واقعیت این است که بهتر است وقت خود را در زندگی صرف خودتان کنید تا وقت صرف دیگران و پرداختن به کارهایی که آنها را دوست ندارید بکنید. اگر چه در نظر گرفتن دیگران در خواسته ها مربوط به شریک زندگیتان یکی از مهمترین و کلیدی ترین ارکان است.

۹٫ به خودتان اجازه تغییر بدهید :

به خودتان اجازه بدهید تا ذهنتان و ذهنیت شما تغییر کند. اگر به چیزی وابستگی(کار، فرد، عادت و ..) دارید که دیگر برای شما مفید نیست فرصت تغییر ذهن و رهایی از بند آن وابستگی را به خود بدهید. تغییر ذهن شما نقطه شروع تغییر زندگی شماست.

اینستاگرام گروه مدیریتی آرشیام

چگونه ذهنی خلاق داشته باشیم

DiSC Inscape 80 خلاق
چگونه ذهنی خلاق داشته باشیم

داشتن یک ذهن خلاق می تواند داشتن یک شخصیت عالی را ضمانت کند. اینجا چند راه وجود دارد که خودتان را برای خلاق بودن آموزش دهید. محدوده علاقمندی های خود را بشناسید که چه چیزهایی را بر اساس میل خود خیلی دوست دارید.

DiSC Inscape 81 خلاق

۱٫ بیشتر از اینکه به کسی وابسته باشید، به خود متکی باشید.

این را به این مفهوم که شما باید رییستان را نادیده بگیرید برداشت نکنید- فقط شروع کنید به یادگیری انجام کارها توسط خودتان. این ممکن است کمی سخت باشد که به یکباره بخواهید همه را امتحان کنید. کم کم شروع کنید، و هر روز تمرین کنید تا اینکه بیشتر مستقل و خلاق شوید.

DiSC Inscape 82 خلاق

۲٫ فکر کنید.

در واقع،  برای خلاق بودن تلاش کنید تا ساعاتی را در هر روز برای فقط فکر کردن اختصاص دهید. با حدود ۱۰ دقیقه در روز شروع کنید و آن را تا جایی که امکان پذیر است افزایش دهید. به طور مثال به هنگام مسافرت، در مسیر بهترین فرصت است که بتوانید بیشتر فکر کنید.

DiSC Inscape 83 خلاق

۳٫ عصبانی یا ناراحت نشوید.

این مرحله مهمی است در توسعه یک شخصیت عالی و خلاق، چرا که به شما کمک خواهد کرد که به شیوه مثبت تری با دیگران ارتباط برقرار کنید.

DiSC Inscape 84 خلاق

۴٫ در همه زمان ها خلاق باشید.

این به این مفهوم است که باید خلاق باشید و در اوقات فراغتتان کارهای خلاقانه انجام دهید. کارهایی مثل نقاشی، طراحی، مجسمه سازی، یا نوشتن بسیار کمک خواهند کرد.

DiSC Inscape 85 خلاق
۵٫ یک زبان جدید یاد بگیرید.

این افق های شما را در مقایسه با زمانی که چند سال بیشتر نداشتید گسترده تر خواهد کرد.

 خلاق
۶٫ شب خوب بخوابید.

مغز شما به استراحت نیاز دارد( حدود ۸ ساعت برای یک بزرگسال) تا اینکه هر آنچه در طول روز یاد گرفته طبقه بندی کند. به مقدار مناسب خوابیدن شما را هوشیار (خلاق) نگه می دارد اما بیش از حد خوابیدن باعث می شود احساس سستی کنید.

خلاق

 

۷٫ رویاهایتان را به شیوه موثری به کار بگیرید.

اهداف را برای خودتان مشخص کنید- به چیزهایی که همیشه دوست داشتید دست یابید فکر کنید، و برایشان تلاش کنید. این تمرکز شما را در جهت خلاق بودن بیشتر خواهد کرد.

 خلاق

۸٫ از زندگی لذت ببرید.

از آنجاییکه شما نباید در سطح استاندارد پایینی زندگی کنید، هدف این مقاله بهبود تجربیات زندگیتان است.اگر شما باید برای اینکه با شخصیتتان سازگاری داشته باشد یک سری استانداردها را تغییر دهید، با این روش شما بهره بیشتری از آنها خواهید برد.

کلیک کنید.

مدیریت تعارض و استرس

مدیریت تعارض و استرس

آرامش و خونسردی در کارتان ایجاد کنید.

استرس چیست؟

تعریفی از استرس که پروفسور ریچارد لازاروز روانشناس معروف ارائه داده. و به طور گسترده پذیرفته شده این است. که ،” شرایط و موقعیتی که در آن شخص احساس کند. که انتظارات و درخواست ها به حریم شخصی و اجتماعی اش تجاوز کرده.”
این بدان معناست که ما استرس را زمانی تجربه می کنیمو به مدیریت تعارض و استرس نیاز داریم. که زمان، منابع یا دانش کافی برای کنترل شرایط نداریم. پس، زمانی استرس را تجربه می کنیم. که شرلیط خارج از کنترل ماست.این همچنین بدین معناست که افراد استرس را در شرایط مختلف، به طور متفاوتی مدیریت می کنند. شما اگر به توانایی هایتان اعتماد داشته باشید. اگر بتوانید شرایط را برای کنترل اوضاع تغییر دهید. و اگر احساس کنید که کمک های لازم و پشتیبان برای انجام کار درست دارید استرس را بهتر مدیریت خواهید کرد.مدیریت تعارض و استرس

 

عکس العمل ها به استرس

مدیریت تعارض و استرس

ما به طور غریزی ۲ عکس العمل در برابر استرس از خود نشان می دهیم. یکی “واکنش تکاملی بدن” است که اصطلاحا fight or flight responses گفته می شود و دیگری “سندروم سازگاری عمومی” است. هر دو اینها عکس العمل هایی هستند که می تواند به طور همزمان اتفاق بیافتد.مدیریت تعارض و استرس

مدیریت تعارض و استرس
واکنش تکاملی بدن 

والتر کانون این واکنش تکاملی بدن را در سال ۱۹۳۲ تعریف کرد. این یک واکنش اولیه و کوتاه مدت برای حفظ بقاست که زمانی که به ما شوکی وارد می شود. و یا چیزی را عامل تهدید برای خود می دانیم، از خود نشان می دهیم.مدیریت تعارض و استرس
سپس مغز ما هورمون استرس را ترشح می کند. که عامل بروز همین واکنش ها در بدن یعنی فرار از تهدید یا مبارزه با آن است. انرژی بخش است اما ما را زود رنج، تحریک پذیر و نگران می کند.
مشکل این واکنش ها این است. که اگرچه به ما کمک می کند. تا با وقایع تهدید کننده زندگی دست و پنجه نرم کنیم.

اما می توانیم آنها را هر روز در هر شرایطی تجربه کنیم. برای مثال، هنگامی که باید در یک زمان کوتاه کاری را انجام دهیم. و یا باید در یک جمع صحبت کنیم یا هنگامی که با دیگران وارد تنش و تعارض می شویم آنها را تجربه می کنیم.
در این شرایط، رویکردی آرام، منطقی، کنترل شده با توجه به حساسیت های اجتماعی بسیار مناسب می باشد.

مدیریت تعارض و استرس

سندروم سازگاری عمومی(GAS)

GAS توسط هانس سِلی در سال ۱۹۵۰ تعریف شد که واکنشی طولانی مدت در برابر استرس است.
سِلی متوجه شد که ما در برابر استرس ۳ مرحله متفاوت را طی می کنیم.

۱٫ مرحله آگاهی از خطر بروز استرس، زمانی که ما به عوامل استرس زا عکس العمل نشان می دهیم.
۲٫ مرحله مقاومت، جایی که ما با عوامل استرس زا برخورد می کنیم. و خود را تطبیق می دهیم. بدن به طور نا محدود در برابر این وضعیت نمی تواند مقاومت کند. در نتیجه در نهایت از لحاظ احساسی و فیزیکی تخلیه خواهیم شد.
۳٫ مرحله افسردگی و خستگی، در جایی که به طور ناگهانی ما خسته می شویم. و به طور نرمال و معمولی نمی توانیم عمل کنیم.
نکته: واکنش تکاملی بدن و GAS هر دو با هم در ارتباطند- مرحله افسردگی و خستگی GAS در اثر انباشته شدن مقدار زیادی از واکنش های تکاملی بدن در یک بازه زمانی طولانی ایجاد می شود.

استرس و شیوه ای که تفکر می کنیم

هنگامی که ما با وضعیتی روبرو می شویم اغلب به صورت نا خودآگاه به ۲ شیوه قضاوت می کنیم.
اول، تصمیم می گیریم که آیا این موقعیت برای ما تهدید کننده هست یا نه . که این می تواند تهدیدی برای موقعیت اجتماعی، ارزش ها، زمان و یا شهرتمان باشد. و همچنین برای حفظ بقایمان. سپس می تواند باعث ایجاد واکنش های تکاملی بدن و همچنین زنگ خطری برای بروز مراحل GAS.مدیریت تعارض و استرس
بعد، قضاوت می کنیم که آیا منابعی داریم که با این تهدید ها مواجه شود یا نه. این منابع می تواند شامل زمان، دانش، قابلیت های احساسی، انرژی، نقاط قوت و…. باشد.
میزان استرسی که ما تجربه می کنیم بستگی به این دارد که چقدر اوضاع تحت کنترلمان است. و چقدر خوب می توانیم با تهدید ها با توجه به منابع در دسترسمان مواجه شویم.

مدیریت تعارض و استرس
نشانه های استرس

هر کسی در برابر استرس متفاوت عکس العمل نشان می دهد. بعضی از علامت ها و نشانه های واکنش های تکاملی بدن عبارتند از:
• سردرد های مکرر.
• عرق کردن یا سرد شدن دست و پا.
• سوزش معده، دل درد، یا تهوع.
• حمله های عصبی و شدید.
• خوابیدن ها یا بی خوابی های بیش از حد.
• عدم تمرکز.
• رفتارهای وسواس گونه یا ناخواسته.
• گوشه گیری یا اجتماع گریزی.
• احساس خستگی مداوم.
• زود رنجی و عصبانیت.
• اضافه وزن یا کاهش وزن قابل توجه.
• احساس مداوم خستگی و از پا در آمدن و کار سنگین به دوش داشتن.

مدیریت تعارض و استرس
عواقب و نتایج استرس

استرس بر روی توانایی ما در انجام کارهای بهره ور اثر می گذارد. و بر روی اینکه ما با دیگران چگونه کار خواهیم کرد تاثیر دارد. این می تواند تاثیری جدی روی شغل ما و همچنین موقعیت اجتماعی و روابط ما داشته باشد.
استرس طولانی مدت می تواند عوارضی چون: خستگی مفرط، بیماری های قلبی و عروقی، سکته مغزی، افسردگی، فشار خون بالا، و سیستم ایمنی ضعیف بدنی.

مدیریت تعارض و استرس
چگونه استرس را مدیریت کنید؟


اولین گام در مدیریت استرس این است که بفهمیم که این احساسات از کجا می آیند.
مواردی که برای شما استرس زاست را یادداشت کنید. تا دلایلی که باعث ایجاد استرس های کوتاه مدت و مکرر در زندگیتان می شود بشناسید. چونکه شما وقایع مختلف را می نویسید، در نتیجه درباره علل ایجاد استرس هم فکر می کنید.
بعد، لیستی از عوامل استرس زا و اثراتش را تهیه کنید. کدامیک بیشتر روی سلامتی شما تاثیر می گذارد؟ و کدام یک بر روی کار و بهره وریتان تاثیر دارد؟
سپس، یکی از رویکردهای زیر را برای مدیریت استرستان در نظر بگیرید. شاید هم مخلوطی از استراتژی های نامبرده را استفاده کنید.مدیریت تعارض و استرس
۱٫ رویکرد عمل گرایی

با رویکرد عمل گرایی شما برای تغییر موقعیت های استرسی اقدام می کنید.

مدیریت تعارض و استرس

مدیریت زمان

اگر زمانتان را به خوبی مدیریت نکنید حجم کاریتان می تواند یک عامل استرس زا باشد. این می تواند منبع کلیدی استرس برای تعداد زیادی از افراد باشد. اگر شما بتوانید کارهایتان را به نسبت اهمیت اولویت بندی کنید، به شما کمک می کند تا استرس خود را کاهش دهید چرا که کارهایتان مهمتان را مشخص کردید و زمان زیادی را برای انجام کارهای بیهوده اختصاص نمی دهید.
بنابراین، از اینکه چند کار را با هم انجام دهید دوری کنید، ایمیل تان را در ساعت های مشخصی چک کنید، و قبل از خواب از دستگاه های الکتریکی استفاده نکنید و به طور کامل استراحت کنید.مدیریت تعارض و استرس

مدیریت تعارض و استرس

 

محیط کاری

استرس محیط کاری می تواند از شرایط آزاردهنده، خسته کننده، ناراحت، یا ناخوشایند محل کار به وجود بیاید. برای شناسایی و کم کردن عوامل استرس زا در محیط کاریتان اقدامات لازم را انجام دهید.

مدیریت تعارض و استرس

۲٫ رویکرد احساسی

رویکرد احساسی معمولا زمانی استفاده می شود که استرسی که دارید ناشی از موقعیتی است که خودتان هم آن را می دانستید. ( گفتن اینکه آزار دهنده است می تواند برای افراد سخت باشد، اما مقدار زیادی استرس از افکار منفی به وجود می آید.)
برای تغییر در طرز فکرمان درباره موقعیت پر از استرس:
• تلاش کنید تا حالات خوب و بد خود را بشناسید، از افکار منفی دوری کنید و مثبت و منطقی فکر کنید تا بتوانید موقعیت استرس زا را از خود دور کنید.
• تا می توانید مثبت فکر کنید.مدیریت تعارض و استرس

مدیریت تعارض و استرس

 

۳٫ رویکرد پذیرشی

از این رویکرد در موقعیت هایی استفاده می شود که هیچ قدرتی ندارید که رخداد حوادث را تغییر دهید و همچنین در شرایطی که به معنای واقعی بد است.
برای ایجاد روحیه تدافعی در برابر استرس:
• از تکنیک هایی چون مدیتیشن و آرامش جسمانی استفاده کنید تا بتوانید خود را به هنگام احساس استرس آرام کنید.
• از وجود دوستان و اقوامتان و همچنین همکاران و مشاوران یا پزشک خانوادگی بهره ببرید.
• به اندازه کافی ورزش کنید و بخوابید و یاد بگیرید که چگونه بیشترین استفاده را از زمانتان ببرید درنتیجه شما می توانید از وقایع استرس زا دوری کنید.
• بیاموزید که چگونه با تغییر برخورد کنید و انعطاف پذیری داشته باشید در نتیجه می توانید به شکست غلبه کنید.

نکاتی که مهارت های مصاحبه شما را برای استخدام شدن افزایش می دهد

 

مصاحبه استخدام

ده نکته که مهارت های مصاحبه استخدام شما را افزایش می دهد.

حتی باهوش ترین و شایسته ترین جویندگان کار نیاز دارند تا برای مصاحبه استخدام شغلی آماده شوند. شاید بپرسید چرا؟؟؟ مصاحبه یک مهارت آموخته شده است، وهیچ شانس دوباره ای برای تاثیر گذاری اولیه وجود ندارد. بنابراین، این ۱۰ استراتژی را برای افزایش مهارتهای مصاحبه تان مطالعه کنید.

مورد اول: ارتباطات غیر کلامی را خوب تمرین کنید.

مصاحبه استخدام

 

این موارد مربوط به نشان دادن اعتماد به نفس است . صاف ایستادن، ایجاد تماس چشمی و دست دادن قوی و محکم. تاثیر اولیه غیر کلامی می تواند یک شروع بزرگ یا یک پایان سریع برای مصاحبه تان می باشد.

مورد دوم: متناسب با آن کار یا شرکت لباس بپوشید.

مصاحبه استخدام

 

امروزه لباس های اسپرت به شما اجازه نمی دهند تا زمان مصاحبه لباس مناسب آن مصاحبه را بپوشید. این مهم است که بدانید برای یک مصاحبه استخدام چه لباسی باید بپوشید و آراسته به نظر برسید. اینکه شما کت و شلوار می پوشید. یا لباس هایی که کمتر رسمی هستند. به فرهنگ سازمان و موقعیتی که شما به دنبال آن هستید بستگی دارد. اگر امکان پذیر است پیش از مصاحبه برای فهمیدن مقررات پوشش لباس شرکت مربوطه با آن شرکت تماس بگیرید.

مورد سوم: گوش بدهید.

مصاحبه استخدام

 

از همان ابتدای مصاحبه استخدام، مصاحبه گر در حال دادن اطلاعات به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به شما است. اگر شما آنها را نشنوید. فرصت بزرگی را از دست داده اید. مهارت های ارتباطی خوب شامل گوش دادن می باشد. و نشان دادن به افراد که آنچه گفتند را شنیده اید. مصاحبه کننده تان را مشاهده کنید و خود را با مدل او مطابقت دهید.

مورد چهارم: خیلی صحبت نکنید.

مصاحبه استخدام

 

صحبت کردن زیادی با مصاحبه کننده بیش از آنچه که او نیاز دارد بداند می تواند یک اشتباه مهلک باشد. وقتی شما از قبل آماده نباشید، زمانی که به سوالات مصاحبه استخدام پاسخ می دهید ممکن است از این شاخه به آن شاخه بپرید و حرف های پرت و پلا بزنید، گاهی اوقات درباره خودتان خارج از بحث کاری صحبت کنید. با مطالعه درباره سمت شغلی، خودتان را برای مصاحبه آماده کنید، مهارت هایتان را با نیازمندی های سمت شغلی تطبیق دهید و اطلاعات را به آنها ربط دهید .

مورد پنجم: خیلی خودمانی نباشید.

مصاحبه استخدام

 

مصاحبه یک جلسه حرفه ای برای صحبت راجع به کسب و کار است و درباره ایجاد یک رابطه دوستی جدید نیست. سطح صمیمیتتان باید مثل رفتار مصاحبه گر باشد. این مهم است که انرژی و شور و شوق را به مصاحبه کننده انتقال دهید و سوال بپرسید اما از جایگاه خود به عنوان یک داوطلب جویای کار تجاوز نکنید.

مورد ششم: از زبان مناسب استفاده کنید.

مصاحبه استخدام

 

شما باید از یک زبان حرفه ای در طول مصاحبه استفاده کنید از بیان هر گونه کلمات نامناسب عامیانه و صحبت راجع به روزگار، نژاد، مذهب، سیاست و … اجتناب کنید چرا که این موضوعات می تواند باعث شوند شما خیلی سریع از در بیرون فرستاده شوید.

مورد هفتم: مغرور نباشید.

مصاحبه استخدام

 

نگرش، نقشی کلیدی در موفقیتتان در مصاحبه ایفا می کند. یک تعادل خوبی بین اعتماد به نفس، حرفه ای بودن و فروتنی وجود دارد. حتی اگر شما در حال به نمایش گذاشتن تواناییهایتان هستید نشان دادن اعتماد به نفس زیاد، به اندازه خودداری بیش از حد، بد است.

مورد هشتم: مراقب باشید که تمام سوالات را پاسخ بدهید.

مصاحبه استخدام

 

وقتی مصاحبه کنندگان درباره زمانی که کاری انجام داده اید سوالی می پرسند آنها در واقع مصاحبه رفتاری انجام می دهند که بر اساس استخراج نمونه ای از رفتارهای گذشته تان طراحی شده است. اگر شما در ارتباط دادن این مثال خاص شکست بخورید، نه تنها به سوال جواب نداده اید بلکه فرصت برای اثبات توانایی ها و صحبت در مورد مهارت هایتان را نیز از دست داده اید.

مورد نهم: سوال بپرسید.

مصاحبه استخدام

 

وقتی از آنها پرسیده می شود آیا سوال دیگری دارید اکثر مصاحبه شوندگان می گویند “نه” . این پاسخ کاملا اشتباه است. بخشی از دانستن اینکه چطور مصاحبه کنیم، آمادگی برای پرسیدن سوالاتی است که نشان دهنده علاقه شما به این است که بدانید در آن سازمان چه می گذرد. پرسیدن سوال همچنین به شما فرصتی می دهد که اگر آن مکان دقیقا مناسب شماست متوجه آن شوید. بهترین سوالات از گوش دادن به آنچه در طول مصاحبه از شما پرسیده می شود می آید و همچنین درخواست اطلاعات بیشتر.

مورد دهم: نا امید و مستاصل ظاهر نشوید.

مصاحبه استخدام

 

وقتی شما با رویکرد ” خواهش می کنم. خواهش می کنم من را استخدام کنید” مصاحبه می کنید. بیشتر ناامید و کمتر با اعتماد به نفس به نظر می رسید. در طول مصاحبه استخدام موارد زیر را از خود نشان دهید:
خونسردی، آرامش و اعتماد به نفس. شما می دانید که می توانید آن کار را انجام دهید مصاحبه کننده را هم به این باور برسانید که شما می توانید.

اینستاگرام گروه مدیریتی آرشیام

 

زمانی که مرتکب خطایی می شویم چه کنیم

زمانی که خطایی رخ می دهد

اغلب ما در محیط کاری اشتباهاتی را مرتکب می شویم. آنها اتفاق می افتند! برخی از آنها کوچک هستند. و به راحتی جبران می شوند. بعضی از آنها ممکن است. بزرگتر به نظر برسند. و بر روی افراد دیگر و پروژه ها تاثیر بگذارند. و ممکن است سبب شرمندگی، نا امیدی و عدم اعتماد به نفس فرد شوند. شما چه کاری انجام می دهید. برای اینکه از یک اشتباه نتیجه عکس بگیرید. و به صورت حرفه ای به سمت جلو حرکت کنید؟

دنیس حسابدار بخشی از تیم ممیزی یک شرکت بزرگ بود . اوهنگامی که برخی از داده های حاصل از بررسی اش را به مدیر پروژه و بقیه اعضای تیم ارائه داد. مدیر او متوجه یک فرضیه اشتباه شد. که حاصل ارقام نادرستی بود. که دنیس در محاسباتش به کار برده بود. و این خطا می توانست حتی پیامد های قانونی داشته باشد. خوشبختانه اشتباه قبل از ارائه نتایج پیدا شد. و دنیس قادر به اصلاح گزارش خود بود. اما متاسفانه این اتفاق سبب شد. دنیس احساس بی کفایتی و شرمندگی کند و توانایی های حرفه ای اش زیر سوال برود.


به اشتباهتان اعتراف کنید.

DiSC Inscape 54

 

قبل از هر چیز مسئولیت اعمالتان را به عهده بگیرید. اگر خطای شما توسط دیگران بیان شد. یا اگر شما شخصا از آن آگاهی پیدا کردید. سعی نکنید آن را پنهان کنید. یا وانمود کنید که آن خطا خود به خود از بین خواهد رفت. و هیچگاه شخص دیگری را برای نقص خود سرزنش نکنید. با اعتراف به خطایتان ، روند بهبود و حل و فصل آغاز می شود.

هرچند نا امید و شگفت زده، دنیس به روشی غیر تدافعی رئیسش را از موضوع مطلع ساخت. او معذرت خواهی کرد و هیچ بهانه ای برای آنچه انجام داده بود نیاورد.

از آن اشتباه درس بگیرید

DiSC Inscape 55

 

شما از اشتباهات چه چیز هایی یاد می گیرید؟ برای اینکه به روشی متفاوت به جلو حرکت کنید. چه کاری انجام می دهید؟ چقدر آموخته هایتان را با دیگران در میان می گذارید؟
به دنبال نکته مثبتی از شرایط نا بسامان فعلی باشید. که انعطاف پذیری شما را نشان می دهد و تعهد و مسئولیت پذیریتان را نسبت به کار ادامه دهید. به آن اشتباهتان اجازه ندهید که پیشرفتتان را متوقف کند.

دنیس به محل کارش بازگشت و مراحل کارش را مرور کرد. او به روند جمع آوری اطلاعاتش، محاسباتش و فرمت گزارشاتش نگاهی انداخت. او به دلیل وقوع اشتباه پی برد. او متوجه شد که هنگام انتخاب ارقامی که در محاسباتش به کار برده از فرضیات نادرست استفاده کرده است.

همیشه حاضر باشید

DiSC Inscape 56
بر چیزی که می توانید تاثیر بگذارید تمرکز کنید. کنترل خسارت حاصل از اشتباه تنها با معلوم کردن اشتباهاتتان و برنامه ریزی برای آینده اتفاق می افتد. راجع به آنچه باید داشته باشید. می توانید داشته باشید و یا در آینده خواهید داشت. بدون احساس نا امیدی و دلسردی، خوب فکر کنید و سبک سنگین کنید. از خودتان بپرسید. هم اکنون برای حل و فصل این موقعیت چه کار می توانم بکنم؟

دنیس یک طرح کلی از آنچه که باید دوباره انجام می داد. به منظور اقدامات اصلاحی مناسب آماده کرد. او همچنین به این فکر کرد. که اشتباه او بر روی چه کسانی تاثیر خواهد داشت. و اینکه چگونه نیاز است تا به آنها این موضوع را اطلاع دهد.
اقدام کنید

DiSC Inscape 57
برای رفع اشتباه اقدام کنید. شما حق انتخاب دارید و میتوانید تصمیم بگیرید. که اشتباهتان را به یک فرصت برای خودتان، پروژه تان و یا شرکتتان تبدیل کنید. چیزی ایجاد کنید. که نه تنها اشتباهتان را اصلاح کند. بلکه همچنین فراتر از اصلاح رفته و سبب ایجاد بهبود شود. نشان دهید که آن اشتباه شما را متوقف نمی کند اما قطعا شما را وادار به همکاری بیشتر و کمک گرفتن از گروه می کند.

زمانی که گزارش اصلاح شد. دنیس مجدد آنرا برای اعضای تیمش توضیح داد. و شخصا با هر یک از آنها داده ها را چک کرد. و تغییرات را توضیح داد. همچنین گزارشی از نکات عمده اصلاحاتش برای یاد گیری همکاران تهیه کرد.

آنرا به پایان برسانید.

DiSC Inscape 58
در نهایت، بگذارید اشتباه و کل فرایند مربوط به اشتباه پایان یابد. موقعیت حرفه ای خود را مجدد کسب کنید. ورای آن اشتباه حرکت کنید. و مسیر حرفه ایتان را ادامه دهید. به عبارت دیگر”آنچه انجام شد انجام شده” آنرا فراموش کنید و به جلو حرکت کنید.

هرچند دشوار، دنیس زمانی که مجدد ارائه یک گزارش جدید برای تیمش پیش آمد. چهره با اعتماد به نفسی از خود نشان داد. او روند اصلاحی اش را مرور کرد. دوباره و سه باره داده ها را چک کرد و از رئیسش نیز کمک گرفت . او از اشتباه قبلی اش فرصتی برای یادگیری ، حرکت رو به جلو و کمک به تیمش ایجاد کرد.

اشتباه پیش خواهد آمد. شما می توانید از آن در س بگیرید، آن را اصلاح کنید و رو به جلو حرکت کنید.

 

با چند مورد از خطاهای زبان بدنتان آشنا شوید

زبان بدن

۱۲مورد از بزرگترین اشتباهات زبان بدن

به یاد داشته باشید مغز ما به صورت طبیعی یک قضاوت فوری برای دسته بندی افراد و پیش بینی اینکه آیا آنها قابل اعتماد، شایسته،دوست داشتنی و .. هستند، انجام می دهد. اینجا به ۱۲ مورد از اشتباهات زبان بدن که باید از آنها اجتناب کنید اشاره شده است.

۱٫ تکیه دادن زیادی به پشت:

در اینصورت شما تنبل یا متکبر به نظر می رسید.

۲٫ خم شدن به جلو:

ممکن است پرخاشگر به نظر برسید. برای داشتن یک حالت بدنی طبیعی برنامه ریزی کنید.

۳٫ قطع کردن تماس چشمی، خیلی زود :

می تواند سبب شود شما غیر قابل اعتماد و بیش از حد عصبی به نظر برسید . تماس چشمی تان را برای مدت زمان طولانی تری حفظ کنید. به خصوص در هنگام دست دادن.

۴٫ زیادی به نشانه تصدیق سر خود را تکان دادن :

علم زبان بدن این حرکت شما را مانند یک عروسک نشان خواهد داد. حتی اگر با آنچه طرف مقابل می گوید موافق هستید . یکبار سرتان را تکان دهید و سپس سعی کنید حالت قبلی تان را حفظ کنید.

۵٫ ضربه قاطع یا اشاره کردن با دست هایتان :

به نظر تهاجمی می رسید.

۶٫ دست به سینه نشستن:

ممکن است تدافعی به نظر برسید بخصوص زمانی که در حال پاسخ دادن به سوالات هستید. سعی کنید دست هایتان را در دو طرف خود نگه دارید.

۷٫ بی قراری و آرام نگرفتن(وول خوردن):

فورا میزان عصبانیتتان را نشان می دهد. به هر قیمتی که شده از آن دوری کنید.

۸٫ نگه داشتن دست ها پشت سر یا در جیبتان:

می تواند باعث شود شما سختگیر و خشک و جدی به نظر برسید. دست هایتان را به حالتی طبیعی کنار بدنتان نگه دارید.

۹٫ نگاه گردن به بالا یا به اطراف :

این یک نشانه طبیعی است مبنی بر اینکه فردی دروغ می گوید یا خودش نیست. در زبان بدن سعی کنید تماس چشمی تان را ثابت نگه دارید.

۱۰٫ زل زدن و خیره نگاه کردن :

ممکن است پرخاشگری تفسیر شود. خط باریکی بین ثابت نگاه کردن به فرد مقابل یا زل زدن به او وجود دارد.

۱۱٫ نداشتن لبخند :

میتواند باعث شود مردم معذب شوند . سعی کنید لبخندی واقعی داشته باشید به خصوص زمانی که برای اولین بار با شخصی ملاقات می کنید.

۱۲٫ چک کردن موبایل یا ساعتتان:

نشان دهنده این است که شما باید جای دیگری باشید.به علاوه آن رفتار بسیاربدی است.
اکر متوجه شدید که شما با یک یا دو مورد از این حالتها و ژست ها مشکل اساسی دارید، با خودتان روبروی آئینه یا با یکی از دوستانتان که هر لحظه می تواند به شما متذکر شود که آن کار را انجام دادید، اصلاح آن را تمرین کنید، تا زمانی که به عادات بدتان آگاه شوید.

 

یک شانس بزرگ برای شما در مصاحبه شغلی

مصاحبه شغلی

آیا از وجود یک شانس و فرصت بزرگ در مصاحبه شغلی آگاهید؟ 

آیا می دانید چگونه باید از آن استفاده کنید؟

فارغ از اینکه کجا و برای چه شرکتی به مصاحبه شغلی دعوت می شوید. یک شانس خوب دارید که آنها در طی مصاحبه یا در آخر آن از شما خواهند بپرسند. “شما نیز اگر سوالی دارید از ما بپرسید”. در این حالت “سوالی خاصی نیست خیلی ممنون”. بدترین جواب است و پرسیدن سوالات بد نیز اثر منفی بر ذهن مصاحبه کننده می گذارد. ما در این مقاله با معرفی ۵ سوال کلیدی به شما کمک می کنیم . تا با انتخاب آنها بر حسب زمان و موقعیت، از این شانس بهره برداری بهتری داشته باشید.

مصاحبه شغلی

 

۱٫ سه تا از مهمترین مهارتهایی که برای متصدی این موقعیت شغلی در نظر دارید چیست؟

DiSC Inscape 50

 

در مصاحبه شغلی با پرسیدن این سوال شما متوجه خواهید شد. آنها دقیقا دنبال چه ویژگیهایی هستند. و در نتیجه این فرصت را به خود می دهید. تا با زدن مثالهایی واقعی و عملی از سوابق گذشته خود که بیانگر دارابودن آن ویژگی در شماست. خود را در ذهن مصاحبه کننده صاحب آن سه ویژگی معرفی کنید. در این صورت شما در خواست خود را برای تصدی آن شغل غنی تر ساخته اید.

۲٫ بزرگترین مشکلی که در این زمینه کاری تیم شما با آن مواجه است و من می توانم در برطرف کردن آن کمک کنم چیست؟

DiSC Inscape 51

 

این سوال مصاحبه کننده شغلی را وادار می کند تا شما را در آن نقش تصور کند. در نتیجه شما یک قدم به تصدی آن شغل نزدیکتر می شوید. و بعد با جوابی که به شما می دهد می توانید ارزیابی او را از توانمندیهای خود بدانید و اگر جایی خلاف واقع است آن را اصلاح کنید ضمن آنکه از چالشهای مهم پیش رو آگاه و نسبت به آنها نیز پیش کنشانه و(Pro active) شوید.

۳٫ بهترین چیزی را که درباره کار کردن در اینجا دوست دارید چیست؟

DiSC Inscape 52

 

این سوال باعث می شود تا مصاحبه کننده خودمانی تر شود و راحت در خصوص فکر و احساس خود صحبت کند و این شرایط فرصتی به شما می دهد تا درمصاحبه شغلی ارتباط خود را با مصاحبه کننده بهبود ببخشید و شانس خود را افزایش دهید.

۴٫ آیا در خصوص رزومه بنده جایی هست که شما نسبت به آن تردید یا حتی اکراه داشته باشید؟

این سوال یک سوال جسورانه است که به مصاحبه کننده نشان می دهد شما در خصوص مهارتهای خود اعتماد به نفس کامل دارید. در عین حال این فرصت را به شما می دهد تا از مواردی که مصاحبه کننده در خصوص شما پرده پوشی می کند آگاه شوید.

۵٫ چه مواردی می تواند فرد را در این سمت موفق کند؟

DiSC Inscape 53

 

پرسیدن این سوال مشخص می کند که موفقیت برای این سازمان در آن سمت چه معنایی دارد و بهترین راه برای شناخت انتظارات آنها می باشد. در عین حال این سوال به شما مدیر یا فرد مصاحبه کننده نشان می دهد که شما به جای آنکه خواستار گرفتن آن شغل باشید خواستار موفقیت در آن شغل هستید.

همان طور که ملاحظه کردید پرسیدن سوالات درست به مصاحبه کننده شما نشان می دهد که شما تحقیقات خود را انجام داده اید و واقعا به گرفتن آن شغل علاقه مندید و در صورتیکه واقعا برای آن کار مناسب باشید شانس شما را برای تصدی آن افزایش می دهد.

با آرزوی موفقیت روز افزون برای شما

کلیپ استخدام