روش های برقراری ارتباط موثر در محیط کار- بخش اول

ارتباط مؤثر

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 130

در نقش رهبری برقراری ارتباط مؤثر امری بسیار ضروری است. ارتباطات تنها چیزی است که رهبران ضعیف را از قوی و استثنایی جدا می کند. داشتن مهارت برقراری ارتباط موثر کلید یک رهبری خوب است.

هنگامی که شما بتوانید با تیمتان به خوبی ارتباط برقرار کنید. به شما کمک می کند تا سوء تفاهم ها خاتمه یابد. و محیط کاری سالم و صلح آمیز داشته باشید. همچنین برقراری ارتباط موثر با تیمتان باعث می شود. تا کارها سریعتر و حرفه ای تر انجام شود.
به محض اینکه شما به صورت باز با تیمتان ارتباط برقرار می کنید. مراحل انجام کارها و پروژه ها روانتر می شود. و از اینکه راحتتر به اهداف می رسید. شگفت زده خواهید شد.

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 131

 

۱٫ جلسات باز و بحث آزاد

به این معنی است که به راحتی شور و هیجان خود را در ارتباطاتتان با تیم بیان کنید. در این روش از برقراری ارتباط مؤثر بینآنها فقط حرفهای شما را نخواهند شنید. بلکه هم خواهند دید و هم احساسش خواهند کرد. این رویکرد هنوز به عنوان یکی از بهترین رویکرد های برقراری ارتباط موثر با تیم است.

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 132

 

۲٫ ایمیل

در مواقع رسمی، اهمیت برقراری ارتباط با ایمیل همچنان به قوت خود باقی است. این شما را قادر می سازد تا پیغامتان را به همه اعضای تیمتان برسانید بدون اینکه آنها را از محل کارشان دور کنید.

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 133

 

۳٫ برقراری ارتباط مستقیم و رو در رو

افراد حرفه ای باید این قدرت را داشته باشند. تا ثابت کنند که بعضی از افراد در صورتی بهتر متوجه می شوند. که آنها را به کناری بکشند. و با آنها رو در رو صحبت کنند. و با ارتباط مؤثر چشمی مطمئن شوند که آنها پیغام را دریافت کردند

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام DiSC Inscape 134

 

۴٫ استفاده از روش های مختلف برای ارائه مطلب

بعضی از افراد پیغام حرفتان را به راحتی میفهمند. هنگامی که عکس یا صدایی پخش شود. ارائه دادن مطلب مورد نظرتان به تیم از طریق برنامه هایی چون Power Point به انها این فرصت را می دهد. که اگر جاییی را متوجه نشدند. و یا مطلبی را دریافت نکردند. دوباره به عقب برگردند و دوباره ببینند.

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 135

 

۵٫ برقرای ارتباط مؤثر در خلال آموزش

اموزش شما باید همراه با برقرای ارتباط مؤثر در مورد یک موضوع مشخص با اعضای تیمتان باشد. اکثر کارفرما ها دوره ها و آموزش هایی جدی برگزار می کنند. مخصوصا زمانی که می خواهند ارزیایشان را انجام دهند.

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 136

 

۶٫ نشان دادن اعتماد به نفس و جدیت

مطمئن شوید تا اعتماد به نفس و جدیت را از خود نشان می دهید. تا اینکه وجود شما را بی اهمین ندانند. هنگامی که اعضای تیمتان کمی فقدان جدیت و قطعیت در ارتباطتان متوجه شوند. ممکن است که شما و اطلاعاتتان را نادیده بگیرند

 ارتباط مؤثر/گروه مدیریتی آرشیام/DiSC Inscape 137

 

۷٫ از کلمات آسان استفاده کنید.

حقیقت این است که افراد درک یکسانی از واژگان مختلف ندارند. مخصوصا زمانی که واژگان مبهم باشند. بنابراین وقتی می خواهید با اعضای تیم خود ارتباط برقرار کنید. از لغات ساده و قابل فهم استفاده کنید. وقتی از واژگان مبهم استفاده کنید. این، باعث ایجاد سوء برداشت از کلام شما می شود. و باعث می شود پیام شما به درستی انتقال پیدا نکند.

روش های برقراری ارتباط مؤثر در محیط کار- بخش دوم

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/DiSC Inscape 123

ارتباط مؤثر

۸٫ از تصاویر برای برقراری ارتباط مؤثر استفاده کنید سعی کنید برای سخنرانی خود یک نقطه فیزیکی استراتژیک استفاده کنید (در اتاق جلسه) تا تصویرخوبی از شما در چشم اعضای تیم ایجاد کند. آنها فقط پیام را نمی شنوند، بلکه آن را می بینند.

 

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 124

۹٫ به حرفهای اعضای تیمتان گوش کنید.

ارتباط یک جاده دو طرفه است. در جاده دو طرفه نمی توان فقط به سمتی که ما در حال حرکت هستیم توجه کنیم. در نتیجه نباید فقط بدلیل آنکه ما رهبری و یا مدیر یک گروه هستیم با آنها حرف بزنیم بدون آنکه به دیگران گوش کنیم و تعامل را دو طرفه ببینیم. شاید فلسفه این که انسان دو گشو و یک دهان دارد هم همین است. معنای آن این است که باید دو برابر اینکه حرف می زنیم، گوش دهیم. تا ارتباط مؤثر برقرار گردد.

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 125

 

۱۰٫ از زبان بدن استفاده کنید.

زبان اندام پیام شما را بهتر و سریعتر انتقال می دهد. سعی کنید در نحوه استفاده از زبان اندام استاد شوید و از این طریق با اعضای تیم خود ارتباط مؤثر بهتری بر قرار کنید. موارید شامل طریقه درست ایستادن، نشستن، نگاه کردن، مدل چشم و طریقه قرار گرفتن دستان

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 126

 

۱۱٫ پیام خود را نشان دهید، آن را بازی کنید

کسی می گفت: وقتی به من می گویی از من چه کاری را می خواهی تا برایت انجام دهم، آن را فراموش
می کنم ولی وقتی آن کار را جلوی چشمان من انجام می دهی هیچ وقت فراموش نمی کنم. پیام خود را به نوعی برای مخاطبان خود بازی کنید. این یک راه قوی برای ارتباط مؤثر برقرار کردن با آنها است. بگذارید آنها ببینند که شما چه چیزی از آنها انتظار دارید

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 127

 

۱۲٫ از یک لحن صدای مناسب استفاده کنید.

یک کلمه می تواند هنگامی که با یک لحن صدای متفاوت گفته شود معنای متفاوتی داشته باشد. مطمئن شوید که از یک لحن صدای مناسب برای رساندن پیغامتان به اعضای تیم وبرقراری ارتباط مؤثر استفاده می کنید چرا که باعث میشود تا اعضای تیمتان بی انگیزه یا دلسرد یا دچار سو تفاهم نشوند.

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 128

 

۱۳٫ از تکرار های غیر ضروری بپرهیزید

اگر می خواهید تا اعضای تیم شما را جدی بگیرند، هرگز حرفها را تکرار نکنید و وقتتان را صرف انجام کارهای تکراری نکنید. به اعضای تیمتان بگویید که چه چیز هایی را از آنها می خواهید تا بدانند یا انجام دهند و در نهایت از آنها بپرسید که کامل متوجه شده اند یا نه. اگر متوجه نشده بودند فقط در این هنگام حرفی را که زده اید تکرار کنید.

ارتباط مؤثر / گروه مدیریتی آرشیام/ DiSC Inscape 129

 

۱۴٫ یک جو پذیرا ایجاد کنید

برای برقراری ارتباط مؤثر با اعضای تیمتان، شما باید یک جو پذیرا ایجاد کنید. از محیط متشنج و عصبی دوری کنید چرا که هنگامی که شما با حالتی بیش از حد تند ارتباط برقرار می کنید ممکن است پیغامتان به درستی فهمیده نشود

در صورت تمایل به داشتن اطلاعات بیشتر کلیک کنید.

کلیپ ارتباط مؤثر

اعتماد در محیط کار

DiSC Inscape 121-اعتماد

اعتماد در واقع در باره قابلیت اطمینان و همچنین انجام کار درست سخن می گوید. محیط آکنده از اعتماد یکی از مهمترین شاخصهایی است. که تعیین کننده میزان موفقیت شما در شغل تان و یا کسب و کارتان است. مخصوصا در کسب و کارهایی که به لحاظ نوع کار، ارزشهای نیروهای انسانی و نحوه عملکرد آنها بسیار مورد رصد و تعیین کننده است. – به طور مثال – کارهای مالی و بانکی.
البته این بدان معنا نیست که در سایر حوزه ها این شاخصه مهم دیده نمی شود. که هر جایی که دست انسان در کسب و کار خلق ثروت و ارزش می کند. وجود اعتماد از اصلی ترین شاخصه های پیشبرد درست کار و موفقیت است و این یعنی همه کسب و کارها و همه .مشاغل

DiSC Inscape 122-اعتماد

 

حال می خواهیم به یک سوال مهم و کلیدی به ظاهر ساده و در باطن بسیار پیچیده بپردازیم.
• آیا همکاران شما، سرپرست شما، مدیر شما و یا پرسنل زیر دست شما صداقت دارند؟
• شما پاسخ این سوال را چگونه درک کرده اید به عبارت دیگر چه چیزی می تواند باعث شود. شما به جواب این سوال به درستی برسید؟
اعتماد مشخصه ای است که احترام و وفاداری را از یک طرف و محیط امن و حمایتی را از سوی دیگر ایجاد می کند. و در طرف مقابل بی اعتمادی باعث افزایش تنش و انرژی منفی در سازمان می شود و سبب می شود. افراد رفتارهایی از خود بروز دهند. که گویی هر لحظه در حال محافظت از خود هستند و این سبب می شود. تا روحیه اعضای تیم و در نهایت بهره وری سازمان به طرز قابل ملاحظه ای کاهش یابد.

DiSC Inscape 116

بر همین اساس در این مقاله سعی داریم تا با معرفی ۵ گام به افزایش اعتماد در محیط سازمان شما کمک کنیم. تا در نهایت افزایش بهره وری را به عنوان یکی از مهمترین نتایج آن در سازمان شاهد باشیم.

۱٫ برای ایجاد اعتماد اولین گام این است که شما خودتان صادق باشید.

• راست بگویید و بدانید حتی کوچکترین دروغ، همان دروغ محسوب می شود که صداقت را از بین می برد.
• صادقانه اطلاعات را گزارش دهید. حتی اگر برای شما ضرر داشته باشد به ویژه در گزارشات به هیچ وجه دست نبرید. و تنها واقعیتها را به تصویر بکشید. و شکل واقعی اطلاعات را به نفع و ضرر کسی تغییر ندهید.

DiSC Inscape 117

 

۲٫ سعی کنید به خوبی قضاوت کنید : بدانید چه اطلاعاتی را به اشتراک بگذارید، چه زمانی به اشتراک بگذارید و اینکه چه اطلاعاتی را نباید به اشتراک بگذارید.

DiSC Inscape 118
• از اطلاعات مربوط به کارکنان خود، شرکت و رقبا همان طور مراقبت کنید که گویی اطلاعات شخصی شماست.
• انتظار نداشته باشید عذر خواهی شما، اشتباه شما را پاک کند. عذر خواهی شاید باعث شود همکار شما ، شما را ببخشد اما هرگز باعث نمی شود تا او کار شما را فراموش کند. و همین، به مرور زمان، باعث کاهش اعتماد در بین همکارانتان می شود.

۳٫ ثبات رویه داشته باشید : در کلام و رفتار و خود ثبات رویه داشته باشید. حرفتان با عملتان یکی باشد و همیشه در کلام و رفتارتان صداقت داشته باشید. داشتن صداقت فقط در روزهای دوشنبه سه شنبه کافی نیست.

۴٫ در زبان بدن خود نیز صادقانه رفتار کنید :

متخصصان زبان بدن معتقدند بیش از نیمی از تاثیرگذاری در ارتباطات در نتیجه زبان بدن ایجاد می شود. برای افزایش اعتماد از طریق زبان بدن موارد زیر را رعایت کنید.
• با دیگران ارتباط چشمی راحت، روان و مستقیم داشته باشید.
• به هنگام نشستن دستانتان باز باشد به جای دست به سینه بنشینید. پاهایتان نیز به هم گره خورده نباشد و صاف روی زمین به موازات هم باشد. و دستان نیز جلوی بدن روی پا باشد. و در جیب یا پشت کمر نباشد.

DiSC Inscape 119

 

۵٫ برای رهبران در سازمانها : رهبران قابل اعتماد به شدت نیاز سازمانها است . رهبران باید بتوانند :

• سوالات سختی بپرسند تا سازمان را ایجاد و محافظت کنند.
• به ایده و نظرات دیگران با آغوشی باز گوش دهند.
• بیشتر تمرکزشان روی مسئله و راه حل آن باشد تا اینکه چه فردی آن را مطرح کرده و مسائل شخصی.

 

DiSC Inscape 120

داستانهایی برای تغییر روش تفکر

“داستان‌هایی برای تغییر روش تفکر”

روش تفکر

داستان اول: همه تفاوت‌ها در جهان

هر یکشنبه صبح، اطراف پارکی در نزدیکی خانه‌‌ام می‌دویدم. دریاچه‌ای واقع در یکی از گوشه‌های پارک وجود داشت. هربار که در اطراف این دریاچه می‌دویدم. خانم مسنی را می‌دیدم. که در لبه آب نشسته و قفس فلزی کوچکی در کنار او قرار داشت.(روش تفکر)
یکشنبه گذشته کنجکاوی‌ام مرا تحت کنترل قرار داد. بنابراین دویدن را متوقف کردم. و به سمت او قدم برداشتم. همانطور که نزدیک‌تر شدم. متوجه شدم که آن قفس فلزی در حقیقت تله کوچکی بود.(روش تفکر)

سه لاک‌پشت صحیح و سالم آنجا وجود داشتند که به‌آرامی در اطراف کف تله راه می‌رفتند. آن خانم لاک پشت چهارمی را در دامنش داشت. که بادقت با بُرِسی اسفنجی در حال شستشوی آن بود.(روش تفکر)

گفتم : “سلام”. “من می‌بینم که هر یکشنبه صبح اینجا هستید. اگر شما در مورد کاری که من انجام می‌دهم. کنجکاو نیستید. دوست دارم بدانم که شما با این لاک‌پشت‌ها چکار می‌کنید.”

او لبخند زد. و پاسخ داد: “من در حال تمیز کردن لاک‌های‌شان هستم”.

“هر چیزی بر روی لاک لاک‌پشت، مانند جلبک و تفاله. توانایی جذب گرمای لاک پشت را کاهش می‌دهد. و مانع توانایی شنا کردنش می‌شود. همچنین می‌تواند در طول زمان باعث پوسیدگی و ضعیف شدن پوسته شود.”

من فریاد زدم: “وای شما واقعاً دوست داشتنی هستید!”.

او ادامه داد: “من هر یکشنبه صبح دو ساعت را صرف این کار می‌کنم. توسط این دریاچه و با کمک کردن به این بچه‌های کوچک آرامش می‌گیرم. این راه عجیب و غریب خودم برای ایجاد تفاوت است.

پرسیدم: “اما آیا بیشتر لاک‌پشت‌های آب شیرین تمامی زندگی‌شان را با جلبک و پس‌مانده‌هایی که از لاک‌شان آویزان است سپری نمی‌کنند؟”.(روش تفکر)
“او پاسخ داد: “بله متأسفانه”.

سرم را خاراندم. و گفتم: “خوب پس فکر نمی‌کنید که می‌توانید زمان‌تان را بهتر صرف کنید؟

منظورم این است که تلاش‌های شما همگی مهربانانه است. اما لاک‌پشت‌های آب‌های شیرینی هستند. که در دریاچه‌هایی در سراسر جهان زندگی می‌کنند. ۹۹ درصد این لاک‌پشت‌ها افراد مهربانی مثل شما را ندارند. که به آنها در پاک کردن لاک‌های‌شان کمک کند. بنابراین تقصیر کسی نیست.

اما دقیقا چطور تلاش‌های متمرکزتان در اینجا حقیقتاً سبب ایجاد تفاوت می‌شود؟”.(روش تفکر)
آن خانم باصدای بلند و به‌طور غیر ارادی خندید. سپس به پایین به آن لاک پشت در دامنش نگاه کرد. آخرین تکه جلبک روی لاکش را پاک کرد. و گفت: “مامانی اگر این پسر کوچک می‌توانست صحبت کند. به تو می‌گفت که همه تفاوت‌ها در جهان به‌دلیل من است.”

درس اخلاقی:

تو می‌توانی این جهان را عوض کنی .- شاید نه در آغاز، بله یک فرد، یک حیوان و یک کار خوب در یک زمان می‌تواند جهان را عوض کند. هر روز صبح از خواب بیدار شو. و وانمود کن. که آنچه که انجام می‌دهی. باعث ایجاد تفاوت می‌شود. این عمل خواهد کرد.(روش تفکر)

داستان دوم سنگینی لیوان

روزی روزگاری یک استاد روانشناسی در حال آموزش اصول مدیریت استرس بر روی صحنه در سالنی پر از دانش‌آموز بود. همانطور که یک لیوان آب را بالا می‌برد.

همه انتظار داشتند. که سؤال مرسوم ” نیمه خالی لیوان یا نیمه پر لیوان” از آنها پرسیده شود. درعوض، آن استاد با لبخندی بر چهره‌اش پرسید: “این لیوانی که من نگه داشته‌ام. چه وزنی دارد؟”. ‌
دانش‌آموزان پاسخ‌های مختلفی از هشت اونس تا دو پوند دادند.(روش تفکر)

او پاسخ دارد: “از دیدگاه من، وزن مطلق این لیوان مهم نیست. این همه مربوط است. به اینکه برای چه مدت آن را نگه می‌دارم. اگر آن را برای یک یا دو دقیقه نگه دارم. آن نسبتاً سبک است.

اگر آن را برای یک ساعت در حالت مستقیم نگه دارم وزنش ممکن است که باعث کمی درد در بازویم شود. اگر آن را برای یک روز در حالت مستقیم نگه‌دارم. بازویم احتمالاً دچار گرفتگی عضلانی شده و احساس کاملاً بی حسی و فلج شدن خواهد کرد. که مرا مجبور به انداختن این لیوان بر روی زمین می‌کند.(روش تفکر)

در هر مورد، وزن لیوان عوض نمی‌شود اما هرچه طولانی‌تر آن را نگه دارم، برای من سنگین‌تر احساس می‌شود.
همانطور که افراد کلاس سرشان را به نشانه تأیید تکان دادند. او ادامه داد: “استرس‌ها و نگرانی‌ها در زندگی خیلی شبیه این لیوان آب هستند. با فکر کردن در مورد آنها برای مدتی هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

با فکر کردن در مورد آنها کمی طولانی‌تر، کمی درد را احساس می‌کنید. فکر کردن به آنها در تمام طول روز باعث می‌شود. که کاملاً احساس بی‌حسی و فلج بودن بکنید _ در انجام هرکار دیگری ناتوان خواهید شد. تا زمانی که آنها را رها کنید.

درس اخلاقی:

مهم است که بیاد داشته باشید که استرس‌ها و نگرانی‌هایتان را رها کنید. مهم نیست چه اتفاقی در آن روز می‌افتد، در اوایل شب همه بار روی دوش‌تان را زمین بگذارید.

آنها را در طول شب با خود به روز بعد حمل نکنید. اگر شما هنوز سنگینی استرس دیروز را احساس می‌کنید، این نشانه‌ای قوی از این است که زمان پایین گذاشتن لیوان است.(روش تفکر)
منبع

 

مقاله ای کوتاه درباره خوابیدن در بین روز

“مقاله‌ای کوتاه درباره خوابیدن بین روز”

خواب

 

بیش از ۸۵ درصد از گونه‌های پستانداران، بصورت چندفازی می‌خوابند. بدین معنی که آنها برای مدت‌زمان‌های کوتاه در طول روز می‌خوابند. انسان‌ها بخشی از اقلیتی هستند که به صورت تک فازی می خوابند. بدین معنی که روزها‌یمان به دو بخش مجزا تقسیم می‌شوند. یک بخش برای خواب و یکی برای بیداری. روشن نیست که آیا این الگوی خواب طبیعی انسان‌ها است یا خیر. برای مثال بچه‌های کوچک و افراد مسن، چرت می‌زنند. و چرت زدن یکی از جنبه‌های بسیار مهم اغلب فرهنگ‌ها است.
به‌عنوان یک ملت. مردم ایالات متحده امریکا در حال تبدیل شدن به افرادی هستند. که بیشتر و بیشتر از خواب محروم‌اند. و این روش زندگی پرمشغله‌ ما را از چرت زدن دور کرده است. در حالی که این چرت زدن‌ها لزوماً باعث کیفیت ضعیف و نامناسب خواب شبانه نمی‌شود.

یک چرت کوتاه ۲۰ – ۳۰ دقیقه‌ای می‌تواند به بهبود خلق و خوی. هوشیاری و عملکرد کمک کند. برخی از افرادی مهمی که چرت می‌زدند. عبارتند از:

وینستون چرچیل، جان . اف. کندی، رونالد ریگان، ناپلئون، آلبرت انیشتین، توماس ادیسون و جورج دابلیو بوش به‌عنوان افرادی شناخته می‌شوند. که به چرت بعدازظهر ارزش می‌گذاشته‌اند.
چرت زدن به سه روش‌ مختلف انجام می‌شود.

چرت زدن برنامه‌ریزی شده :

(همچنین چرت زدن مقدماتی نامیده می‌شود). چرت زدن قبل از اینکه واقعاً خواب‌آلوده شوید، را شامل می‌شود. این تکنیک ممکن است زمانی استفاده کنید که میدانید زمان کافی برای خواب طبیعی شبانه نخواهید داشت یا مکانیزمی برای پیشگیری از خسته شدن زود هنگام است.

چرت زدن اضطراری:

زمانی رخ می‌دهد که شما ناگهان خیلی خسته می‌شوید. که نمی‌توانید به فعالیت‌هایی که اساساً مشغول آن هستید. ادامه دهید. این نوع از چرت زدن می‌تواند. برای مبارزه با رانندگی کسل‌کننده یا خستگی هنگام استفاده از ماشین‌آلات سنگین و خطرناک استفاده شود.

چرت زدن عادتی:

زمانی رخ می دهد که یک فرد هر روز در زمان مشخصی چرت می‌زند. کودکان خردسال ممکن است در حدود همان زمان در هر بعدازظهر به‌خواب بروند یا فرد بزرگسالی که ممکن است هر روز چرت کوتاهی بعد از نهار بزند.
چرت زدن کوتاه مدت (در حدود ۲۰ – ۳۰ دقیقه) معمولاً برای هوشیاری کوتاه مدت توصیه می‌شود. این نوع از چرت منفعت قابل توجهی برای بهبود هوشیاری و عملکرد فراهم می‌آورد بدون اینکه احساس سستی در شما بوجود آورد یا با خواب شبانه شما مداخله کند.
محیط خواب شما می‌تواند به‌طور فوق‌العاده‌ای بر روی توانایی خوابیدن شما تأثیر بگذارد. مطمئن شوید که مکان آرامی برای دراز کشیدن دارید.

 

انجام هوشمندانه کار به جای سخت کوشی غیر کارا

بهره وری“بالا بردن بهره وری با انجام هوشمندانه کار به جای سخت کوشی غیر کارا”

از قدیم گفتند. به جای تلاشهای زیادی برای انجام کار و سخت کار کردن (Hard working) آن کار را هوشمندانه انجام دهید.

((Smart Working تا بهره وری شما بالاتر رود. این به معنای نفی سخت کوشی نیست. که لازمه رسیدن به نتیجه تلاش مداوم و زیاد است. اما هوشمندانه بودن آن بسیار اهمیت دارد و این ضرب المثل قدیمی برای همین به وجود آمده است.

“work smarter not harder”.

خیلی از اوقات ما به درستی می دانیم که چه کارهایی را باید انجام دهیم. اما حسابی گیج می شویم چرا که کارهای بسیار زیادی را به دلایل متعدد مانند احساس مسئولیت بیش از حد و غیره . به لیست کارهایی که باید انجام دهیم اضافه کردیم. در این حالت که حجم بالایی از کار را روی دوش خود حس می کنیم.

با وجود آن که همه کارها مشخص است اما نمی دانیم از کجا شروع کنیم. و چگونه به پایان برسانیم و چه زمانی استراحت کنیم. در این صورت حتی وقتی در حال انجام کار باشیم. تمرکز نداریم و آن کار را به درستی انجام نمی دهیم.
در چنین شرایطی مطمئنا عصبی می شویم.

دچار استرس می شویم و حتی ممکن است مریض شویم. و نتیجه آن خواهد شد که هیچکدام از کارها انجام نمی شود.
در این مقاله ما می خواهیم مختصری به شما کمک کنیم. تا در صورتی که در چنین شرایطی قرار گرفتید چگونه هوشمندانه تر و سریع تر.

“faster and smarter”

کارهای خود را به انجام برسانید و آرامش و تمرکز خود را بهبود ببخشید.

۱٫ سازمان دهی.

برنامه ریزی و استفاده از ابزار بهره وری نظیر برنامه زمان بندی و کلندر می تواند به شما کمک کند. کارهای بزرگ را به کارهای کوچکتر تقسیم کنید. وقتی کارها را به موارد کوچکتر تبدیل کنید. درک بهتری از آنها خواهید داشت. و بهتر تشخیص می دهید. کدام یک مهمتر هستند.

و لازم است تا اول آنها را انجام دهید. و از همه مهتر در این شرایط وقت خواهید داشت تا به خودتان بیشتر برسید. و بیشتر مواظب خودتان باشید. مثلا غذای مناسب و ویتامین به خودتان برسانید. ورزش کنید، استراحت کنید و آرامش داشته باشید و. بدون توجه به خودتان شما بهره وری در انجام کار را از دست خواهید داد.

۲٫ چند کار را با هم انجام ندهید.

در ظاهر و در ابتدا انجام چند کار باهم به نظر بهره ور می رسد. در صورتی که تمرکز شما نصف می شود. و به طور دائم می بایست از این شاخه به شاخه دیگر بپرید. و تا دقیقه ۹۰ هیچ کاری به پایان نرسیده باشد. و استرس هم اضافه شده باشد. به جای این کار برای انجام کارها زمان بندی کنید. و ۹۰ دقیقه فوق را متمرکز روی آن یک کار باشید. آن را به خوبی به پایان برسانید. استراحت کنید و سپس کار بعدی را شروع کنید.

۳٫ تفاوت کار فوری از مهم.

بعضی از کارها فوری هستند که معمولا ما را دچار استرس فراوان می کنند. اما بعضی از کارها مهم هستند و اصل نتایج ما ناشی از انجام کارهای مهم خواهد بود.

تشخیص اهمیت و فرویت کار بسیار مهم است. بعد از این تشخیص کارهای مهم را در ابتدای لیست انجام کارهای خود بگذارید و در دام انجام اول کارهای فوری نیفتید. البته اولویت بیشتر با کاری است که مهم است و هم فوری است.

۴٫ خاموشش کنید

موبایل، ایمیل، وایبر و ،،، را خاموش کنید. یا علائم آنها را در حالت سکوت بگذارید. پاسخ دادن به همه تماس تلفنی و ایمیلها و پیامها کلی زمان از شما می گیرد. می توانید زمان دیگری هم این کار را انجام دهید. حواس خود را با این کار پرت نکنید و زمان خود را تلف نکنید.

۵٫ درب اتاق خود را ببندید.

افراد با آمدن و خارج شدن از اتاق شما و سوالات متعددی که از شما می پرسند حواس شما را پرت می کنند. در کار شما وقفه ایجاد می کنند و بهره وری شما پایین می آید.

زمانهای خاصی را تعیین کنید که در آن زمانها افراد اجازه ورود به اتاق شما نداشته باشند و به این قوانین پایبند باشید.

۶٫ به انتهای کار فکر کنید.

پایان کار و نتایج حاصل را در ذهن خود تصویر کنید. متمرکز باشید بر این که چه احساسی خواهید داشت. وقتی که کار به پایان می رسد و آگاه باشید. که تا وقتی در حال انجام کار هستید. و فعالیت می کنید شما در مسیر اصلی هستید.

فکر کردن به نتایج، نگاه کلی و از بالا را در ذهن شما به وجود می آورد. تا بتوانید از جزئیات غیر مهمی که الان جلوی چشمان شما را گرفته است بگذرید. و کمالگرایی خود را کنار بگذارید و حتی گاهی به حاشیه هایی که شما را اذیت می کند نیز توجهی نکنید.

۷٫ بعد از هر موفقیت حتی کوچکی جشن بگیرید.

هر پروژه ای برای به پایان رسیدن گامهای مختلفی دارد. پروژه های خود را به چند پروژه کوچکتر تقسیم کنید. و سپس بعد از رسیدن به تکمیل کار در هر قسمت خوشحالی کنید.

در نگاه اول غیر عادی بنظر می رسد اما این کار را انجام دهید تا معجزه آن را در روحیه و بهره وری خود حس کنید. می دانید این کار را به جای چه کاری انجام می دهید؟ به جای آنکه بعد از هر اتمام در هر قسمت به عقب برگردید. و ببینید چه کارهایی انجام نشده. و چه قدر کار باقی مانده است. و خود را سرزنش کنید.

با انجام ندادن این کار و انجام روش جای گزین اعتماد به نفس شما بیشتر می شود و با روحیه بهتر و بهره روی بالاتری کار را پیش می برید.

۸٫ بگویید “نه “

از سر احساس مسولیت و تعهد بیش از حد به هر کاری بله نگویید. وقتی به ضرب الجل خود نزدیک می شوید. هیچ کار جدیدی نگیرید. بله زمانی گفته شود که کار شما تمام شده باشد.

در گفتن نه به افراد آنها را دلسر نکنید و به آنها بگویید کارم تمام شد. با شما تماس می گیرم. در غیر این صورت تمرکز خود را از دست می دهید. و خود را مغلوب شده خواهید یافت.

۹٫ نگویید ” سرم شلوغ است”.

این که به اطرافیان خود بگویید “سرم شلوغ است و نمی توانم آن کار را انجام دهم یا آنجا بیایم”. هم به شما هم به دیگران حس بدی می دهد به جای این، به آنها بگویید “. من در حال حاضر به اتمام کار خود بسیار نزدیکم و فرصت این کار را ندارم”

 

مهارت در خوب گوش دادن

مهارت گوش دادن

 

مهارت در خوب گوش دادن

 

شاید تا کنون موارد بسیاری راجع به خوب گوش دادن و ویژگیهای آن خوانده باشید. اما در این مقاله سعی بر آن شده است تا نگاهی متفاوت به این مقوله داشته باشیم.

برای این منظور ابتدا به موانعی که باعث می شود نتوانیم به طرف مقابل خود که همکار، دوست، همسر، فرزند، یک ره گذر ساده و ،،، است خوب گوش دهیم را بیان می کنیم. و سپس با یک تست ساده میزان گوش دادن درست را در خود ارزیابی می کنیم.

به گفته محققان برخی از مهمترین مواردی که مانع گوش دادن درست به طرف مقابل می شود. تفاوت در موارد ذیل می باشد :

۱٫ فرهنگ.
۲٫ زبان مشترک.
۳٫ اعتقادات.
۴٫ نگرشها.
۵٫ انتظارات.
۶٫ تصمیمات.

در واقعیت نیز چنین است وقتی با کسی صحبت می کنیم. ولی تصمیم خود را گرفته ایم و تصمیم ما با تصمیم او فرق دارد شاید دیگر به دلایل او و حرفهایش خوب گوش نمی دهیم. یا اگر نگرش و اعتقاد ما در یک زمینه مثلا کاری با همکار یا مدیرمان فرق می کند.

بیشتر به دنیال اثبات دیدگاه خود هستیم تا آن که دریابیم فرد مقابل واقعا چه می گوید و ،،،.

حال بگذارید یک ارزیابی ساده از مهارت خود در گوش دادن انجام دهیم. همان طور که می دانید گوش دادن مؤثر سه مرحله مهم دارد.

• ادراک.
• پردازش.
• پاسخ دهی.

در بخش ادراک شما می بایست مشخص می کنید. که او “چه” می گوید هم زمان مشخص می کنید. که “چگونه” می گوید و حس فرد مقابل نسبت به آنچه می گوید چیست. در واقع شما ظاهر و باطن پیام و ارتباط را درک می کنید.
در مرحله پردازش شما به مکالمه ای مختصر با مخاطب می پردازید. تا مطمئن شوید می دانید در چه خصوصی این ارتباط بر قرار شد و به همه موضوعات مطرح شده آگاهید.

و در مرحله پاسخ دهی شما با چند سوال مطمئن می شوید. که تفسیر و تعبیر شما با واقعیت آن چه فرد بیان می دارد منطبق است. در این مرحله از ارتباط شما به ارتباط کلامی و غیر کلامی با فرد می پردازید. و از این طریق به او توجه می کنید.

حال با چند سوال در مورد هر کدام از سه مرحله فوق به ارزیابی مهارتهای گوش دادن شما می پردازیم. به ازاء هر پاسخ مثبت یک امتیاز می گیرید و چنانچه امتیازات شما از ۷ بالاتر بود می توانید به گوش دادن خود امیدوار باشید.

ادراک :

• آیا نسبت به چیزی که طرف مقابل شما می گوید حساس هستید؟
• آیا نسبت به چیزی که افراد به طور ضمنی بیان می کنند و نه صرفا به طور کلامی، آگاه هستید؟
• آیا به احساسات افراد موقع بیان نکاتشان توجه می کنید؟
• آیا فرا تر از لغاتی که مخاطب شما می گوید به او گوش می دهید؟

پردازش:

• آیا مطمئن هستید که آنچه فرد مقابل گفته است را به یاد دارید؟
• آیا می توانید نکاتی که موافق بودید و مخالف بودید را نام ببرید؟
• آیا موارد مهمی که فرد بیان می کرد را دنبال می کردید یا مسیر ذهنی خود را در صحبتهای او دنبال می کردید؟

پاسخ دهی :

• آیا با تایید کلامی به او گوش داده اید؟
• آیا نشان داده اید که پذیرنده ایده او هستید؟
• آیا سوالاتی پرسیده اید تا طرف درک کنید موضوع او را متوجه شده اید؟
• آیا از طریق ارتباط غیر کلامی (زبان بدن) به طرف مقابل گوش داده اید؟
شما وقتی خوب در گوش دادن مهارت دارید که به طرف مقابل نشان دهید علاوه بر اینکه به او توجه می کنید او را درک کرده اید. با سوالاتی که می پرسید جاهایی از حرفهای او را که شفاف نبوده است را برای خود شفاف کرد اید. به او تضمین داده اید که حرفهایش در ذهن شما می ماند و هرگز در مقابل او مانند کامپیوتر در حالت Sleep mode نبوده اید.

10 حقیقت ساده که افراد باهوش فراموش می کنند

موفقیت / گروه مدیریتی آرشیام

۱۰ حقیقت ساده که افراد باهوش فراموش می کنند.

من بعضی از باهوش ترین افراد را می شناسم. که دائما به دنبال دستیابی به موفقیت هستند. چرا که آنها یک سری حقابق ساده را که بر پیشرفتشان تاثیر دارد فراموش می کنند. اینجا به چند مورد به طور سریع اشاره می کنیم:

۱٫ تحصیلات و هوش و استعداد بدون عمل به جایی نمی رسد.

مهم نیست که شما تیزهوش هستید. و یا مدرک دکترا در فیزیک کوانتوم دارید. شما نمی توانید بدون عمل چیزی را تغییر دهید یا پیشرفتی را در دنیای واقعی ایجاد کنید.

تفاوت بزرگی بین آگاهی از اینکه کار را چگونه انجام می شود. و اینکه در دنیای واقعی چگونه انجامش میدهید وجود دارد. علم و هوش و استعداد هر دو بدون عمل کاربردی ندارد. به همین سادگی.

۲٫ شادی و موفقیت دو چیز متفاوت هستند.

خانم تاجر فوق‌العاده موفقی را می‌شناسم. که سال گذشته بصورت آنلاین یک میلیون دلار پول درآورد. هرکارآفرینی که می‌شناسم. او را به‌طور چشمگیری به‌عنوان فردی موفق در نظر می‌گیرد. اما حدس بزنید چه چیز رخ داد؟ چند روز پیش، به‌طور غیرمنتظره‌ای. به من گفت که افسرده شده است چرا؟. او گفت: “من خیلی خسته و تنها هستم. من اخیراً هیچ وقتی برای خودم نداشتم”. من فکر کردم “اوه”.

یکی از موفق‌ترین افرادی که می‌شناسم خوشحال نیست.”

همچنین موج‌سواری را می‌شناسم. که روزانه تقربیا برای تمام روز در ساحل مقابل مجتمع مسکونی‌مان در سن‌دیگو موج‌سواری می‌کند. او یکی از سرخوش‌ترین و مثبت‌ترین افرادی است که تا به‌حال دیده‌ام. گوش به گوش شنیده‌ام. که همیشه می‌خندد.

اما او در ونی که همراه با موج سوار دیگری مالک آن است. می‌خوابد و اغلب هردو از گردشگران تکدی می‌کنند. بنابراین در حالی که نمی‌توانم انکار کنم. که این مرد به‌ نظر می‌رسد شاد باشد. زندگی‌اش را به‌عنوان یک داستان موفق طبقه‌بندی نمی‌کنم.

“چه چیزی مرا خوشحال خواهد کرد؟ و چه چیزی مرا موفق خواهد ساخت؟” دو تا از مهم‌ترین سؤالاتی است که شما می‌توانید از خودتان بپرسید. اما آنها دو سؤال متفاوت هستند.

۳٫ همه برای کسب و کار خودشان می‌دوند.

مهم نیست که در چه محل کار یا برای چه‌کسی کار می‌کنید. شما فقط برای یک نفر کار می‌کنید. خودتان. سؤال بزرگ این است: چه چیزی را می‌فروشید. و به چه کسی؟ حتی اگر شما موقعیتی در یک شرکت امریکایی دارید. و یک حقوق بگیر تمام وقت هستید. شما هنوز در حال اجرای کسب و کار خودتان هستید.

شما در حال فروش یک واحد از وجودتان (یک ساعت از زندگی‌تان) به قیمتی تعیین شده (بخشی از حقوق‌تان) به یک مشتری (کارفرمای‌تان) هستید.
بنابراین چطور می‌توانید به‌طور همزمان در وقت‌تان صرفه‌جویی کنید و سود خود را افزایش دهید؟ پاسخ ها برای افراد مختلف کاملا متفاوت است اما این سوالی است که باید به پاسخش برسید.

۴٫ داشتن انتخاب‌های بیش از حد در تصمیم‌گیری مداخله می‌کند.

اینجا در قرن بیست و یکم جایی که اطلاعات با سرعت نور حرکت می‌کند. و فرصت‌های اختراع به‌نظر بی‌پایان است. ما با صف فراوانی از انتخاب‌هایی روبرو هستیم که می‌آیند. زندگی و شغل‌مان را طراحی کنند. اما متأسفانه، انتخاب‌های فراوان اغلب منجر به دودلی، گیجی و انفعال می‌شود.
چندین مطالعات کسب و کار و بازاریابی نشان داده است. که هرچه مصرف‌کننده با انتخاب‌های بیشتری از یک محصول روبرو باشد. آن محصول عموما کمتر خریداری می‌شود.

متمرکز شدن بر بهترین محصول از سبدی با سه حق انتخاب قطعاً آسان‌تر است. از تمرکز بر بهترین محصول از سبدی با سیصد حق انتخاب است. اگر تصمیم خرید سخت شود، بیشتر افراد فقط آن را رها خواهند کرد.
بنابراین اگر شما در حال فروش محصولی از یک خط تولید هستید. آن را ساده نگه دارید. و اگر شما سعی دارید که درباره چیزی در زندگی‌تان تصمیم بگیرید.

همه وقت خود را صرف ارزیابی آخرین جزئیات همه گزینه‌های ممکن نکنید. چیزی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید عمل خواهد کرد و تلاش کنید کاری را انجام دهید. اگر این کارگر نبود، چیز دیگری را انتخاب کنید و دائماً خودتان را به جلو هل دهید.

۵٫ همه افراد دارای ابعاد موفقیت و شکست خودشان هستند.

این مورد تاحدی مرتبط به مورد ۲ است. که مربوط به شادی و موفقیت است اما این همچنین به شدت در جای خودش می‌ایستد.
تلاش برای کامل شدن، اتلاف وقت و انرژی است. کمال یک توهم است.
همه افراد، حتی الگوهای ما، چند بعدی هستیم. مردان قدرتمند کسب وکار، نوازنگان، پر فروش‌ترین نویسندگان و پدر و مادرمان همه دارای ابعاد موفقیت و ابعاد شکست در زندگی‌شان هستند.
ابعاد موفقیت‌مان معمولاً شامل چیزهایی است. که بیشترین زمان را برای انجامش صرف می‌کنیم. ما در این ابعاد موفقیم به‌دلیل تعهد طولانی‌مدت‌مان به آنها. این بخشی از زندگی‌مان است که می‌خواهیم دیگران ببینند.

این بخشی از موفقیت است که کار و زندگی‌مان را حفظ می‌کند. این مفهوم قرار دادن پای خود رو به جلو در بهترین حالت خود است. این شخصیت عمومی است که ما به‌عنوان میراث شخصی‌مان تصویر می‌کنیم.: “ABC موفق” یا “XYZ برنده جایزه”
اما در پشت هر خط داستانی که ما مطرح می‌کنیم. انسانی چند بعدی با لیستی از شکست‌های غیرحرفه‌ای نهفته است. گاهی اوقات این شخص شوهر یا همسر بدی است. گاهی اوقات این فرد به دیگران آسیب می‌رساند. گاهی اوقات این فرد چشم خود را به جاده می‌بندد و صرفاً به عقب ماشین جلویی خود نگاه می‌کند.

 

۶٫ هر اشتباهی عامل پیشرفت است.

اشتباهات به شما درس های مهمی می دهند. هر باری که اشتباه می کنید. یک قدم به هدفتان نزدیک تر می شوید. تنها اشتباهی که به شما ضربه می زند. انجام ندادن کارها تنها به دلیل ترس از اشتباه کردن است .
بنابراین تردید نکنید. به خودتان شک نداشته باشید. در زندگی، به ندرت شانسی را به دست می آورید بلکه زندگی ریسک کردن و دل به دریا زدن است.

شما هیچ وقت ۱۰۰% مطمئن نخواهید بود که کاری درست و انجام شدنی است ولی همیشه می توانید ۱۰۰% مطمئن باشید که هیچ کاری نکردن هم به درد نخواهد خورد. اکثر اوقات شما خودتان باید پی کار بروید.!
و مهم نیست که کار به چه شکلی تمام می شود. بلکه مهم این است که همیشه به آن شکلی که باید، پایان می یابد. یا شما موفق می شوید یا اینکه چیزی یاد می گیرید. همیشه رابطه برنده-برنده است. به یاد داشته باشید که اگر هرگز عمل نکنید، چیزی را با اطمینان نمی دانید و در همان نقطه تا همیشه باقی خواهید ماند.

۷٫ افراد می توانند کاری را که دوست ندارند انجام دهند، و به بهترین نحو ممکن انجامش دهند.

اگر چه من پیشنهاد می کنم که کاری یا شغلی را که دوست ندارید انتخاب نکنید. اما از بسیاری از باهوش ترین افراد هم شنیده ام که : ” برای اینکه در کاری که انجام می دهید بهترین باشید. باید آن را دوست داشته باشید”. این به تنهایی درست نیست.
یکی از بهترین دوستانم حسابدار عمومی است. او بارها در موقعیت های بسیاری که شغلش را دوست نداشته. به من گفته: “که من را تا حد مرگ ناامید و خسته می کند”. اما او غالبا پیشرفت می کند و ارتقا می گیرد.

در سن ۲۸ سالگی، میان هزاران حسابدار تازه کار که در آن بخش کار می کردند. او یکی از دو نفری بود که به مقام حسابدار ارشد در سال پیش ارتقا پیدا کرد. چرا؟ به دلیل اینکه اگرچه دوست نداشت آن را انجام دهد اما به بهترین نحو انجام می داد.
من با ده ها نفر دیگر مانند این فرد روبرو شدم. اما دیگر از جزئیات کار چشم پوشی می کنم. فقط کافی است که توجه و زمان لازم را برای انجام کامل کار یا تجارتی اختصاص دهید. در نتیجه می توانید به طور معجزه آسایی در انجام کاری که دوست ندارید موفق باشید.

۸٫ مشکلاتی که با دیگران داریم اغلب مربوط به خودمان است .

اغلب اوقات مشکلاتی که با همسرمان، پدر و مادرمان، خواهر و برادرمان و ،،،. داریم در حقیقت هرگز در قبال آنها اشتباه بسیار بزرگی نکرده ایم. به دلیل اینکه بسیاری از مشکلاتی که ما فکر می کنیم. با آنها داریم به صورت ناخود آگاه خودمان در ذهنمان ایجاد کرده ایم.

ممکن است انها در گذشته کاری انجام داده اند. که دست روی یکی از ترس ها و نا امنی های ما گذاشته است. یا ممکن است آنها آنچه که ما از آنها انتظار داشتیم. که انجام بدهند را انجام نداده اند. به عبارت دیگر مشکلاتی از این قبیل مربوط به دیگران نیستند بلکه مربوط به خودمان است.
این واقعیت است. چاره ی ساده این است که این معضلات کوچک را به راحتی در همان ابتدا حل کنیم. ما با ید تصمیم بگیریم که ایا می خواهیم اتفاقات گذشته را در ذهنمان روی هم انباشته کنیم. یا به جای ان می خواهیم ذهنمان را برای واقعیت های مثبتی که روبرویمان است باز کنیم .
به تنها چیزی که نیاز داریم تمایل به این است که چیز ها را متفاوت ببینیم – این که مسایل چگونه بوده یا چطور می توانست باشد را کنار بگذاریم و به جای ان انرژیمان را بر روی انچه که هست و انچه که می تواند امکان پذیر باشد متمرکز کنیم.

۹٫ تصمیمات احساسی به ندرت تصمیمات خوبی هستند.

تصمیماتی که بسیار احساساتی گرفته شده معمولا به جای اینکه منجر به قضاوت های درست شود. باعث گمراهی در عکس العمل هاست. این عکس العمل ها محصولی از مقدار کمی فکر هوشیارانه و احساسات زودگذر به جای ذهنی کاملا آگاه است.
در اینجا بهترین توصیه به سادگی این است: به احساساتتان اجازه ندهید که از هوش و استعدادتان پیشی بگیرد. آرام باشید و قبل از اینکه تصمیمی بگیرید که زندگیتان را تغییر دهد خوب در رابطه با آن فکر کنید.

۱۰٫ وقتی یک فرصت پیش می اید شما هرگز%۱۰۰ آماده نخواهید بود .

یکی از مواردی که همواره مانع موفقیت افراد باهوش است. بی میلی انها در پذیرفتن فرصت های جدید می باشد به دلیل اینکه آنها فکر نمی کنند که آماده باشند. به عبارت دیگر آنها فکر می کنند که به دانش ، مهارت، تجربه ی بیشتری نیاز دارند.متاسفانه ، این نوع از تفکر رشد شخصی را خفه می کند.
حقیقت این است که وقتی فرصتی پیش می آید. هیچ کس احساس آمادگی ۱۰۰% نمی کند. به دلیل اینکه بزرگترین فرصت ها در زندگی ما را مجبور به رشد احساسی و فکری می کنند.

انها ما را وادار می کنند تا به خودمان فشار بیاوریم. به این معنی که در نهایت ابتدای کار احساس راحتی نخواهیم کرد. و وقتی که احساس راحتی نمی کنیم، احساس امادگی هم نخواهیم داشت.
فقط به خاطر داشته باشید که در لحظات مهمی در طول زندگی فرصت هایی برای رشد و توسعه شخصی تان می آیند و می روند . اگر به دنبال ایجاد تغییرات مثبت در زندگیتان هستید لحظه هایی که فرصت ها می آیند را غنیمت بشمارید حتی اگر شما هنوز ۱۰۰ % احساس امادگی نمی کنید.

جهت کسب موفقیت و استفاده از اطلاعات مفید و سازنده گروه مدیریتی آرشیام کلیک کنید.

10 حقیقت دردناک بدیهی که هر کسی خیلی زود فراموش می کند

زندگی /گروه مدیریتی آرشیام

۱۰ حقیقت دردناک بدیهی در زندگی که هر کسی خیلی زود فراموش می کند.

حقیقت از هستی باز نمی ایستد حتی زمانی که نادیده گرفته شود.

قبل از اینکه خودتان درنهایت چیزی را تجربه کنید. شما آن حقیقت را صد مرتبه به صد روش مختلف شنیده‌اید. این ده حقیقت زیر شدیداً در این دسته قرار می‌گیرند. شامل درس‌هایی از زندگی هستند که بسیاری از ما احتمالاً سال‌ها پیش آنها را آموخته‌ایم. و از آن زمان تاکنون برای ما یادآوری شده است.

اما به هر دلیلی، آنها را کاملاً درک نکرده‌ایم.
دوستان این تلاشم در جهت کمک به همه ما، از جمله خودم است “که آن را درک کنیم” و “بیاد داشته باشیم” یکبار و برای همیشه.

 

متوسط زندگی بشر نسبتا کوتاه است.

ما باطناً می دانیم که زندگی کوتاه است. و مرگ در نهایت برای تمام ما اتفاق خواهد افتاد. اما با این حال بی نهایت متحیر می شویم. وقتی این اتفاق برای یکی از کسانی که می شناسیم می افتد. مانند بالا رفتن از پله های بین طبقات با ذهنی پریشان و قضاوت های نادرست در مرحله نهایی.

شما انتظار دارید که یک پله دیگر بعد از ان پله اخر وجود داشته باشد. بنابراین قبل از اینکه ذهنتان به لحظه کنونی باز گردد و جهان را انطور که هست ببینید، شما برای یک لحظه خود را خارج از تعادل میابید.

زندگی تان را امروز زندگی کنید. مرگ را فراموش نکنید. اما از آن هم نترسید. از زندگی ای که نکردید بترسید.  چون بقدری ترسیدید که زندگی نکردید.

مرگ بالاترین از دست دادن نیست. بالاترین از دست دادن این است که چیزی درونتان بمیرد. درحالی که شما هنوز زنده اید . جسور و بی باک باشید. شجاع باشید . مرگ را فراموش نکنید. اما همچنان به مرحله بعدی فکر کنید.

شما تنها زندگی ای را تجربه می کنید که خودتان برای خودتان خلق می کنید.

زندگی شما فقط برای خودتان است. دیگران می توانند شما را متقاعد کنند. اما نمی توانند جای شما تصمیم بگیرند. آنها می توانند با شما راه بروند اما نه در کفش های شما. پس مطمین شوید. که مسیری که انتخاب کرده اید با تمایلات و احساساتتان هم مسیر است و از تغییر مسیر ترسی نداشته باشید.
به یاد داشته باشید. این که در پایین ترین پله نردبانی باشید. که می خواهید از ان بالا بروید خیلی بهتر از ان است که در بالاترین پله نردبانی باشید که خواسته خودتان نیست.
بهره ور و صبور باشید. و این واقعیت را بدانید که صبر به معنی انتظار نیست. آن به معنی توانایی نگه‌داشتن نگرشی مثبت است درحالی که برای انچه که به ان اعتقاد دارید. سخت کار و تلاش می کنید.

این زندگی شماست و تماما از تصمیمات شما ساخته می شود . احتمالاً صدای اعمالتان رساتر از صدای کلماتتان است. موعظه‌ای که شیوه زندگی‌تان به دیگران می‌دهد بلندتر از موعظه کلام‌تان شنیده می‌شود. بگذارید در انتها، موفقیت‌تان خود گویای شما باشد.
و اگر زندگی فقط یک چیز را به شما می‌آموزد. بگذارید آن جهشی پرشور برای زندگی‌تان باشد. که همیشه ارزشش دارد. حتی اگر هیچ ایده ای ندارید که به کجا می خواهید بروید. به قدری شجاع باشید که تا مرزهای ناشناخته پیش بروید و همواره به ندای قلبتان گوش فرا دهید.

مشغول بودن به معنی موثر بودن نیست.

مشغول بودن یک فضیلت نیست. یا چیزی که باید مورد احترام قرار بگیرد. اگرچه همه ما دوران‌هایی از زمان‌بندی‌های دیوانه‌وار را داریم. تعداد بسیار کمی از ما نیاز داریم که به‌طور مدارم تمام اوقات مشغول باشیم. ما فقط نمی‌دانیم که چطور از منابع خود استفاده کنیم، به‌درستی اولویت‌بندی کنیم و چه زمانی باید نه بگوییم.
مشغول بودن این روزها به‌ندرت به‌معنی بهره‌وری است. فقط نگاه سریعی به اطراف بیاندازید. افراد مشغول با حاشیه گسترده‌ای از نظر تعداد بیشتر از افراد بهره‌ور هستند. افراد مشغول همه جا در حال عجله هستند. و تا اواخر نیمه وقت در حال دویدن هستند. آنها در حال جلو بردن کار، کنفرانس‌ها، جلسات، تعهدات اجتماعی و غیره هستند.

آنها به‌ندرت وقت کافی برای جمع شدن با خانواده خود دارند و به‌ندرت به اندازه کافی می‌خوابند. با این حال، ایمیل‌ها مانند گلوله‌های مسلسل در حال تیراندازی به تلفن‌های همراه هوشمندشان است. و کسانی که روزهای‌شان را برنامه‌ریزی می‌کنند در اوج این تعهدات گیر می‌افتند.

برنامه زمانی شلوغ‌شان به آنها حس بالایی از اهمیت می‌دهد. اما این‌ها همه یک توهمَ است. آنها مانند همسترها (موش‌های صحرایی) در یک چرخ می‌چرخند.
اگرچه مشغول بودن می‌تواند برای لحظه‌ای بیش از هر چیز دیگری به ما حس زنده بودن بدهد. اما این احساس طولانی مدت پایدار نخواهد بود. ما به‌ناچار نخواهیم دانست که آیا فردا زنده هستیم یا در بستر مرگ خوابیده‌ایم.

بنابراین بیایید آرزو کنیم که زمان کمتری را صرف موارد کم اهمیت کاری کنیم و زمان بیشتری یک زندگی هدفمند داشته باشیم.

همیشه قبل از پیروزی نوعی از شکست رخ می دهد.

اغلب اشتباهات اجتناب ناپذیرند. یاد بگیرید در زندگی خودتان را ببخشید. مساله اصلی اشتباه نکردن نیست بلکه تنها مساله این است که هرگز از انها درس نگیرید.
اگر شما بیش از حد از شکست می ترسید. قادر نخواهید بود آنچه برای موفقیت نیاز است را به انجام رسانید. راه حل این مشکل ایجاد دوستی با شکست است. آیا می دانید تفاوت بین یک استاد و یک مبتدی چیست؟ ”
یک استاد، زمان های بیشتری نسبت به یک مبتدی سعی کرده و شکست خورده است. پشت هر قطعه هنری بزرگ هزاران شکست ناشی از تلاش برای ایجاد آن اثر وجود دارد. اما این تلاش ها هرگز به ما نشان داده نمی شوند.
این که در حال حاضر خوشحال نیستید اصلا به این معنی نیست که هرگز نخواهید بود.

فکر کردن و انجام دادن دو چیز کاملا مجزا هستند .

موفقیت هرگز به دنبال شما نمی گردد در حالی که شما در حال فکر کردن به آن هستید .
شما آن چیزی هستید که انجام می دهید. نه آن چیزی که می گویید می خواهید در آینده انجام دهید. دانش بدون عمل اساسا بدون فایده است.

چیزهای خوب به سراغ کسانی نمی آیند که منتظرند بلکه به سراغ کسانی می آید که در جهت رسیدن اهداف مشخصی کار می کنند. از خودتان بپرسید واقعا چه چیزی برایتان مهم است و شهامت آن را داشته باشید که زندگیتان را پیرامون جوابتان بسازید.

و به یاد داشته باشید اگر  منتظرید تا %۱۰۰ احساس آمادگی کنید. برای شروع کردن ، شما احتمالا برای باقی عمرتان منتظر خواهید ماند.

برای فراموش کردن مجبور نیستید که منتظر عذرخواهی بمانید.

وقتی یاد می گیرید که تمام عذر خواهی هایی که هرگز نشنیدید را بپذیرید زندگی بسیار آسان تر می شود . نکته کلیدی این است که برای هر تجربه ای خدا را شکر کنید – مثبت یا منفی.

یک مرحله به عقب برگردید و بگویید ” متشکرم برای این درس” این واقعیت است که کینه داشتن از گذشته واقعا شادی امروز را از بین میبرد .
عفو و بخشش یک تعهد است . وقتی شما شخصی را می بخشید یک تعهد ایجاد میکنید. که مسایل غیر قابل تغیر گذشته که بر ضد شرایط کنونی تان است را در ذهنتان نگه ندارید.

بعضی از افراد هستند که به شما نمی‌خورند.

شما به بزرگی افراد دور و بر خود هستید. بنابراین به اندازه کافی شجاع باشید که آن افرادی را که دائماً شما را پایین می‌آورند، رها کنید. شما مجبور نیستید با آن افرادی ارتباط داشته باشید. که دائماً در شما احساس کمتر بودن ایجاد می‌کنند.
اگر کسانی باعث ایجاد احساس ناراحتی در شما می‌شوند. و هرزمان که با آنها هستید احساس ناامنی دارید. به هردلیلی آنها احتمالاً دوستان خوبی برای شما نیستند.

اگر آنها باعث می‌شوند که شما خودتان نباشید یا اگر به هرطریقی در شما احساس “کمتر بودن ” می‌دهند، به‌دنبال ارتباط با آنها نباشید.

اگر بعد از خودمانی شدن با آنها احساس تخلیه شدن می‌کنید یا زمانی که به یاد آنها می‌افتید کمی احساس اضطراب می‌کنید، به شهود خود گوش دهید. “افراد درست” بسیار زیادی برای شما وجود دارند که به شما انرژی و انگیزه می‌دهند که بهترین خود باشید. بی‌معنی است که با آن افرادی که به شما نمی‌خورند بالاجبار ارتباط داشته باشید.

این کار افراد دیگر نیست که شما را دوست داشته باشند ، این وظیفه‌ی شماست.
این مهم است که با دیگران خوب باشید. اما مهم تر از ان این است که با خودتان خوب باشید.شما واقعا باید خودتان را دوست داشته باشید تا بتوانید هر چیزی را در این زندگی انجام دهید. خودتان را از دید گاه کسانی که با ارزشهای شما همسو نیستند نبینید. خودتان را باارزش بدانید حتی اگر دیگران اینطور فکر نکنند.
بگذارید دیگران شما را همانطوری که هستید. دوست داشته باشند.با تمام نقص هایی که ممکن است داشته باشید . با تمام نامطلوبی هایی که گاهی اوقات در خود احساس می کنید. و تمام کمبود هایی که واقعا دارید.بله اجازه دهید افرادی شما را با وجود تمام اینها دوست داشته باشند.

آنچه که در زندگی متعلق به شماست، معرف خود واقعی شما نیست.

اشیای مادی فقط اشیا هستند. و این قطعاً هیچ ربطی به اینکه شما چه کسی هستید ندارد. بیشتر ما بسیار کمتر از چیزی فکر که می‌کنیم به چیزی نیاز داریم و می‌توانیم با استفاده از وسایل موجود و در دسترس خود کار کنیم.

این یک یادآوری ارزشمند است. به‌ویژه در یک فرهنگ شدیداً مصرف‌کننده محور که بیشتر بر اشیای مادی تمرکز می‌کند تا ارتباطات معنی دار و تجربیات.
شما باید فرهنگ خودتان را خودتان ایجاد کنید. تلویزیون نبینید و هر مجله مدی را نخوانید. و اخبار عصرگاهی را زیاد نخوانید. قدرت این را داشته باشید که زمانتان را با تجارب معنا دار پر کنید. آن مکان و زمانی را که اشغال می کنید همان زندگی شماست.

اگر نگران این باشید که اخبار لحظه ای چهره های معروف را داشته باشید. در واقع دیگر اختیار و اقتدار بر خود ندارید. شما زندگیتان را در مسیر تبلیغات رسانه ها که توسط شرکت های بزرگ طراحی شده قرار دادید که می خواهند در نهایت شما به شیوه مشخصی لباس بپوشید، نگاه کنید و،،، .

این طرز فکر غم انگیز است. و فقط شست و شوی مغزی هالیوودی است. چیزی که واقعیت دارد شما و دوستانتان، خانوادتان، عشقتان، آرزو هایتان، برنامه هایتان، ترس هایتان و،،، است.
اغلب اوقات می گوییم که خودمان اهمیتی نداریم. و ما فقط موارد جنبی را در نظر می گیریم. ” مدرک گرفتن، پیدا کردن شغل، ماشین خریدن، خانه خریدن، ،،،” و این ناراحت کننده است. چرا که روزی از خواب بلند می شوید. و متوجه می شوید که فریب خورده اید. و آن زمان چیزی که میخواهید فقط اصلاح ذهنتان است.

هر چیزی در هر ثانیه تغییر می کند .

تغییرات را بپذیرید و درک کنید. همیشه در ابتدا برای شما مبهم خواهد بود. اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.
چیزی که امروز در دست دارید. دلیلی است برای چیزهایی که فردا در دست خواهید داشت. شما هرگز نمی دانید.چیز ها اغلب خود بخود تغییر می کنند. مردم و موقعیت ها می ایند و می روند اما زندگی برای هیچ کس متوقف نمی شود.

زندگی به سرعت می گذرد. و ممکن است در ثانیه ای، آرامش به هرج و مرجی تبدیل شود. و این برای افراد هر روز اتفاق می افتد. و یا ممکن است همین الان برای فردی که در نزدیکی شماست این اتفاق در حال وقوع باشد.
گاهی اوقات یک تغییر کوچک در یک چشم به هم زدن می تواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد. تصمیمات به ظاهر بی ضرر تمام دنیای ما را تکان می دهند مانند سنگ های آسمانی که به زمین ضربه می زنند.

کل زندگی در جهت بهتر شدن به قوت وقایع غیر قابل پیش بینی بالا و پایین می شود و ازاین رو به آن رو می شود. و این اتفاقات همیشه می افتند.
هر موقعیتی که الان وجود داشته باشد خوب یا بد تغییر خواهد کرد .آن تنها چیزی است که می توانید روی ان حساب کنید.

پس وقتی زندگی خوب است از ان لذت ببرید.در هر لحظه به دنبال چیز بهتری نباشید.شادی هرگز سراغ کسانی که از آنچه در لحظه دارند سپاسگزاری نمی کنند، نمی اید.

چه چیزی را به این لیست اضافه می کنید؟ چه درس های مهم زندگی را غالبا فراموش می کنید؟

 

نقل قول هایی الهام بخش برای انگیزه دادن به شما در سال جدید

سال جدید / گروه مدیریتی آرشیامنقل قول هایی الهام بخش برای انگیزه دادن به شما در سال جدید

آغاز سال نو بهترین زمان برای تامل در سالی که گذشت. و شروعی دوباره است. چه در زمینه کاری و چه در زمینه روابط و سلامتی تان. این نقل قول ها را در محیط اطرافتان نصب کنید. جایی که بتوانید آن را درلحظه سال تحویل ببینید. و آنها را در طول سال در ذهنتان نگه دارید. تا مشوقی باشد که سال آینده برایتان بهترین سال شود.

نقل قول هایی برای شغلتان

اگر شما در سال جدید به فکر تغییر شغلتان هستید. یا اگر می خواهید در شغل فعلیتان پیشرفت کنید. نقل قول های فراوانی وجود دارند که می توانند الهام بخش شما باشند. برای انجام کارهایی در جهت رسیدن به اهدافتان. اهداف شغلی را که انتظار دارید در آن سال کسب کنید به ثبت برسانید. واین نقل قول های الهام بخش را در جاهایی نصب کنید. که جلوی دیدتان باشد بطوری که اغلب اوقات آنها را ببینید. آنها به شما در تمرکز بر اهدافتان و کار در مسیر موفقیت کمک خواهند کرد.
“یکی از اشتباهات بزرگی که مردم انجام می دهند. این است که سعی می کنند. به زور خودشان را علاقمند کنند. شما شور و اشتیاقتان را انتخاب نمی کنید بلکه شور و اشتیاقتان شما را انتخاب می کند.” جف بزوس.

“رویاهای شما به واقعیت تبدیل نخواهد شد مگر اینکه عرق بریزید. مصمم باشید و از هیچ تلاشی فروگذار نکنید.” کولین پاول.

” فردی که مرتکب خطا نمی شود. معلوم است که هیچ کار خاصی انجام نداده است.” انیشتین.
استیو جابز جزو افرادی است . که خود انگیخته بوده و از داخل گاراژ خانه پدر خوانده اش توانست. یکی از غول های فناوری دنیا- شرکت اپل را راه اندازی کند.
به گفته آقای مرحوم جابز : ” شجاعت این را داشته باشید. تا به دنبال حس درونی خود بروید. حس درونی شما به خوبی می داند. که شما به چه انسانی مبدل خواهید شد. به غیر از حس درونی شما بقیه چیز ها در درجه دوم قرار دارند.
“هرگز در کاری که دوستش نداری نمان . اگر از آنچه انجام می دهی لذت ببری خودت را هم دوست خواهی داشت . و آرامشی درونی را تجربه خواهی کرد. و اگر در کنار این عوامل از نعمت سلامتی هم برخوردار باشی. به موفقیت بزرگ تری از آنچه تصور می کردی دست خواهی یافت.” جانی کارسون.

نقل قول هایی برای زندگی شخصی تان

چه بدنبال یک رفیق شفیق باشید. چه در حال جنگ و دعوا در یک رابطه فعلی باشید . سال جدید بهترین زمان است برای ارزیابی کردن همه موارد مربوط به فرد و مشخص کردن اینکه آن روابط را در چه مسیری می خواهید هدایت کنید.

این نقل قول ها برای کسانی که به دنبال راهنمایی دیگران در روابطشان هستند. بسیار مناسب است،خواه در مورد فردی بسیار مهم، خواه در مورد اعضای خانواده. گاهی آنها را در طول سال بازبینی کنید به عنوان راهی برای به یاد آوردن آنچه ابتدای سال به آن فکر کرده بودید.
” ممکن است شما با شخصی برای سال ها، هرروز و هر لحظه صحبت کنید. اما ممکن است به‌ اندازه‌ فردی به شما نزدیک نباشد. که فقط روبروی شما می‌نشیند. و بدون اینکه کلمه ای صحبت کند. شما احساس می کنید آن فرد به قلبتان بسیار نزدیک است. انگار سالهاست او را می شناسید .  ارتباطات از طریق قلب شکل می گیرند نه از طریق زبان.” جوی بل.

“به نظر می رسد بهترین روابط اغلب آنهایی هستند.

که از گذشته ریشه عمیقی در دوستی دارند .می دانید، روزی ممکن است به فردی نگاه کنید و چیز هایی در آن فرد ببینید. که تا شب قبل ندیده بودید. ممکن است همه چیز در لحظه جابجا شود و شخصی که فقط برایتان یک دوست بود ناگهان تنها فردی می شود که می توانید خودتان را در کنارش تصور کنید .” جیلیان آندرسون.

” هر زوجی همیشه نیاز به بحث و گفتگو دارند. فقط برای اینکه ثابت کنند آن رابطه هنوز به اندازه کافی قوی است. برای ادامه دادن. در روابط بلند مدت، چیزی که اهمیت دارد، پشت سرگذاشتن فراز و نشیب‌ها است.” نیکولاس اسپارک.
“عشق به خانواده و تحسین دوستان بسیار با ارزش تر از ثروت و امکانات است.” چارلز کولارت.

نقل قول هایی برای زندگی به سبکی سالم

از متداول ترین تصمیماتی که مردم در سال جدید می گیرند شروع زندگی به سبکی سالم تر است. مردم تصمیم می گیرند. که سالم تر غذا بخورند و ورزش را شروع کنند . امیدوارند که وزن کم کنند و ظاهر بهتری پیدا کنند. این نقل قول ها به شما در مسیر رسیدن به اهداف سلامتی و تناسب اندام کمک می کند .
“هر بیماری که توسط رژیم غذایی درمان می گردد. به هیچ وسیله دیگری قابل درمان نیست ” موسی بن میمون.
“من متوجه شدم که از غذا مهم تر هستم . من یک تکه بزرگ از پیتزا را دوست دارم. اما خودم را بیشتر دوست دارم. لاغر شدن تغییر دادن مسیر ذهنی است. که در مورد خودتان دارید . این یعنی خود را سزاوار سالم بودن بدانید.” ولری برتینلی.

“هیچ راه سریع و جادویی برای کاهش وزن وجود ندارد. فقط باید به روش طبیعی با رعایت رژیم غذایی و ورزش و ادامه دادن آن به کاهش وزن برسید . و باید قادر باشید با سرعت مربوط به خود آنرا انجام دهید.” جردین اسپارکس

“تغییرات از فداکاری و کار سخت حاصل می‌شوند.” تونی سورنسون
“ورزش ابزار بسیار مهمی است . مهم نیست چقدر پولدار هستید. در هر صورت شما قادر نیستید. یک بدن خوب و سالم را با پول بخرید. شما مجبورید خوب کار کنید. و فعالیت بدنی داشته باشید. من به آن آرامش رسیدم. این یکی از چیز های کمی است در زندگی که همه ی ما در مورد آن یک سطح هستیم .” وینی.

این نکات الهام بخش می توانند شما را بر روی اهدافی که برای سال جدید برای خودتان در نظر گرفته اید با انگیزه و متمرکز نگه دارند.